سیستم سوپاپ تراکتور


ریشه لغوی

سوپاپ یک کلمه فرانسوی (Soupape) است که در زبان ما به همان شکل اصلی استعمال می‌گردد. معنی دقیق آن دریچه است. لیکن معنی رایج آن عبارت است از یکی از قطعات موتور که روی سیلندر موتور قرار می‌گیرد و ورود هوا و خروج دود را کنترل می‌کند. البته در مواردی به دریچه‌های موجود در تلمبه‌های آب نیز اطلاق می‌گردد.


دید کلی

هنگامی که فردی قصد ورود به فروشگاه یا خروج از آنجا را داشته باشد باز می‌شود و در زمانهای دیگر بسته می‌ماند. لازم به ذکر است که سوپاپ برای باز و بسته شدن نظم خاصی پیروی می‌کنند (در مثال مذکور عامل نظم دهنده ورود و خروخ افراد می‌باشد). همانگونه که می‌دانید موتوهای احتراقی جهت تولید قدرت می‌بایست بتوانند مواد سوختنی را بسوزانند و این کار را در سیلندر موتور انجام می‌دهند. و بدیهی است که برای انجام عمل سوختن به سه چیز نیاز است. ماده سوختنی ، حرارت و اکسیژن.

بنابراین می‌بایست هر موتور (سیلندرهای موتور) با هوای بیرون در ارتباط باشد تا بتواند اکسیژن هوا را دریافت کند و پس از احتراق گازهای حاصل از احتراق را (که عمدتا آب و دی‌اکسید کربن است) به هوا برگرداند. از طرف دیگر چون تولید قدرت در موتور بدین شکل است که ابتدا می‌بایست گاز وارد شده متراکم سازند و پس از تراکم آن در مرحله انفجار حرکت مولکولهای گاز محترق شده را به حرکت جنبشی پیستون تبدیل نمایند لازم است که محیط انجام این فعالیت (سیلندر) کاملا بسته بود. و با محیط بیرون هیچ ارتباطی نداشته باشد بنابراین از سوپاپ‌ها استفاده می‌شود تا در زمانهای مناسب ارتباط میان سیلندر و محیط بیرون را قطع یا وصل نمایند.


انواع سوپاپ‌ها

سوپاپ هوا : از لحاظ اندازه مقداری بزرگتر از سوپاپ دور است و در دمای پایین‌تری کار می‌کند.



سوپاپ دود : به علت تماس مداوم با احتراق یا گازها داغ ناشی از احتراق دمای بالاتری دارد. و البته از لحاظ اندازه هم کوچکتر است.


ساختمان سوپاپ

سوپاپ‌های متداول امروزی معمولا از نوع سوپاپ قارچی شکل یا پایه‌دار می‌باشند. این سوپاپ‌ها شامل یک ساقه (که به مشابه ساقه قارچ است) و یک سه تخت و پهن (که مشابه کلاهک قارچ) می‌باشند. همچنین سه سوپاپ دارای یک لبه مورب است که وجه نامیده می‌شود. همچنین محل قراررگیری سوپاپ که در سرسیلندر و یا خود سیلندر قرار دارد نیز دارای یک لبه به نام نشیمنگاه است.

در انتهای دیگر سوپاپ یعنی بر روی ساقه آن یک یا گاهاً دو فنر قوی قرار دارد که بوسیله یک نگهدارنده و دو عدد خار به انتهای سوپاپ محکم شده‌اند. فنر سوپاپ موجب می‌گردد تا وجه سوپاپ بر روی نشیمنگاه سوپاپ محکم نگهداشته شده و بدین ترتیب از هر گونه نشتی در زمانهای تراکم و قدرت جلوگیری شود. زاویه رایج برای وجه و نشیمنگاه سوپاپ 45 درجه است. اما برای سوپاپ‌های هوا گاهی از زاویه 30 درجه نیز استفاده می‌شود.


مواد ساختمانی و ترکیبات سوپاپ

از آنجایی که سوپاپ‌ها در مقابل حرارات زیادی قرار گرفته و با سرعت زیادی کار می‌کنند در معرض فشار و فرسودگی قابل ملاحظه‌ای قرار دارند، بدیهی است که سوپاپ تخلیه گازهای ناشی از احتراق ، داغتر از سوپاپ تنفس می‌شود، زیرا تقریبا در معرض یک شعله مداوم قرار دارد. در حقیقت در شرایطی که موتور زیر بار قرار می‌گیرد، حرارت آن ممکن است آنقدر بالا رود که سوپاپ به رنگ قرمز کدر درآید.

به منظور ایجاد مقاومت در مقابل شکستگی ، زنگ زدگی ، تاب برداشتن و فرسودگی سریع ، سوپاپ‌های تخلیه از آلیاژ فولاد مخصوصی ساخته می‌شوند که دارای مقادیر نسبتا زیادی از کروم ، نیکل ، سیلیس و مقدار کمتری از سایر فلزات می‌‌باشد. سوپاپ‌های تنفس بسیار خنک‌تر از سوپاپ‌های دود ، کار می‌کند. بنابراین کمتر در معرض سوختن ، زنگ زدن و فرسودگی قرار دارند.


گاید یا راهنمای سوپاپ

ساقه سوپاپ در داخل یک بوش (آستری قابل تعویض) که به آن گاید یا راهنمای سوپاپ گفته می‌شود حرکت می‌کند در تعداد معدودی از موتورهای گاید ، سوپاپ وجود ندارد جز یک سوراخ که در بدنه سیلندر یا سرسیلندر تعبیه شده است. اما در اکثر موتور خودروهای گاید قابل تعویض می‌باشد.

ساقه سوپاپ می بایستی در داخل راهنمای خود (گاید) به راحتی حرکت کند. اما تماس و جفت شدن آن دقیق آن با دیواره‌های گاید برای کنترل روغنکاری و جلوگیری از به هدر رفتن روغن و نیز به هدر رفتن گازها در مرحله متراکم ، بسیار مهم می‌باشد. بعضی از موتورها به درزگیر‌های راهنمای سوپاپ مجهز می‌شوند تا اینکه به کنترل این موارد کمک نمایند.


لقی ساق سوپاپ

در فاصله میان ساقه سوپاپ‌ها و گایدهای آنها می‌بایست یک لقی مناسب وجود داشته باشد همانگونه که ذکر شد لقی بیش از اندازه به روغن اجازه می‌دهد که به طرف پایین ساق سوپاپ ، و به درون مجاری ورودی هوا و خروجی دود جریان یابد و سبب افزایش مصرف روغن گردد.

هرچند که این لقی می‌بایست به اندازه‌ای باشد که اجازه ورود مقداری روغن را جهت روانسازی به هادی سوپاپ بدهد، لقی مذکور به علت اختلاف اندازه میان قطر ساق سوپاپ و قطر داخلی هادی سوپاپ‌ها بوجود می‌آید. قطر این قطعات و در نتیجه میزان لقی قابل قبول ساقه سوپاپ‌ها در دفترچه راهنمای سازنده مشخص شده است.


نشیمنگاه سوپاپ

وقتی که فنر سوپاپ ، لبه سوپاپ را در مقابل نشیمنگاه سوپاپ بطور محکم فشار دهد، آب بندی صورت می‌گیرد. ماشین کاری نشیمنگاه ممکن است. مستقیما روی سه سیاندر و یا روی حلقه نشیمنگاهی مقاومی که در درون سه سیلندر قرار می‌گیرد و از جنس فولاد مقاوم ساخته می‌شود انجام پذیرد. گاهی برای کاهش فرسودگی در نشیمنگاهها از بوش‌ها استفاده می‌کنند.

مزیت دیگر بوش‌های نشیمنگاه (علاوه بر کاهش فرسودگی) اینست که به آسانی قابل تعویض بوده و نیاز به ماشین کار را از بین می‌برند لازم به ذکر است که در صورت پدیدار شدن فرسودگی در لبه سوپاپ‌ها و یا در نشیمنگاه ، هر دوی آنها را می‌توان با عملیات سنگ زنی تغییر کرد، سطح تماس بین لبه سوپاپ و نشیمنگاه آن باید آنقدر پهن باشد تا اجازه انتقال گره را بدهد و آنقدر باریک باشد تا به از بین بردن رسوبات کمک کند. لازم به ذکر است که شکل هندسی صحیح لبه‌های سوپاپ‌ها و نشیمنگاهها توسط سازنده ذکر است.


طرز کار سوپاپ

همانگونه که ذکر شد سوپاپ‌ها وظیفه دارند تا در زمانهای مناسب ابتدا هوا را وارد سیلندر سازند. پس از آن در مراحل متراکم و قدرت (احتراق سوخت) بسته بمانند و سپس در مرحله تخلیه گازهای ناشی از احتراق را از سیلندر خارج کند. اما مکانیسم عمل سوپاپ چگونه است و این تنظیم زمانی و نیز نیروی محرکه سوپاپ‌ها از کجا می‌آید؟


زمانبندی کار سوپاپ‌ها

محل زمانبندی و تنظیم زمانهای باز شدن یا بسته ماندن سوپاپ‌ها را قطعه‌ای به نام میل بادامک انجام می‌هد. این میله با توجه به ساختار و شکل برجستگیهای روی آن (بادامک‌ها) تعیین می‌کند که سوپاپ‌ها می‌بایست در چه زمانی باز شده و پس از آن بسته شوند. همچنین تعیین می‌کند که بسته ماندن سوپاپ‌ها می‌بایست تاکی ادامه پیدا کند. همانگونه که ذکر شد حرکات و باز و بسته شدن سوپاپ‌ها می‌بایست کاملا هماهنگ باشد با حرکات بالا و پایین رفتن پیستون در سیلندر. برای تامین کردن این هماهنگی در ساختمان موتورها میل بادامک‌ها را در ارتباط ثابت و همیشگی با میل سنگ نگه می‌دارند.

 

از آنجا که میل لنگ تحت تاثیر حرکات بالا و پایین پیستون می‌چرخد از اینرو حرکت میل بادامک به خودی خود با حرکت پیستون هماهنگ می‌شود. این هماهنگی باعث می‌شود تا در لحظه پایین آمدن در ابتدای کورس خود ، به منظور مکش هوا به داخل سیلندر میل بادامک سوپاپ هوا را باز کند. اینکار تا زمانی ادامه می‌یابد که پیستون شروع به متراکم ساختن هوای ورودی سازد در این زمان سوپاپ هوا و سوپاپ دود هر دو بسته شده‌اند. بسته بودن سوپاپ تا پایان مرحله قدرت ادامه پیدا می‌کند در این لحظه با شروع پیستون به حرکت رو به بالای خود سوپاپ دود هم باز شده و تا رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا باز می‌ماند. پس از آن سیکل جدیدی آغاز می‌شود.


سیستم راه انداز سوپاپ

برای راه اندازی و باز بسته کردن سوپاپ‌ها در موتورهای مختلف و وابسته به نوع و ساختار آن موتورها قطعات متفاوتی وجود دارد اما بطور کلی قطعات مورد نیاز برای باز و بسته شدن صحیح سوپاپ‌ها عبارتند از میل بادامک ، بالابر ، میله فشارنده ، اسبک سوپاپ ، انگشتی سوپاپ و فنرهای سوپاپ البته محل و ترتیب سوپاپ‌ها در وجود یا عدم وجود این قطعات موثر است.

سیر تاریخی تراکتور

ریشه لغوی

تراکتور به ماشین خودرویی اطلاق می‌شود که از قدرت آن برای کشیدن ادوات و ماشینهای کشاورزی قابل حرکت استفاده می‌شود. همچنین از این ماشین برای بکار انداختن ماشینهای ساکن در مزرعه استفاده می‌گردد. که در این موارد قدرت مورد نیاز از طریق محور توان‌دهی تراکتور تامین می‌گردد.


نگاه اجمالی

تراکتور مهمترین وسیله کمکی در زراعت مکانیزه محسوب می‌شود که از لحاظ سرعت و از لحاظ تحرک ، قدرت و حمل ادوات و ماشینهای مختلف بر حیوانات کشنده ارجعیت دارد و شرط اولیه تقلیل و تسهیل کار بدنی است. بطور کلی وظیفه تامین قدرت در مزرعه به علت سختی کارهای زراعی و نیز دراز مدت بودن آنها از عهده انسان و حیوان خارج است و در این زمینه تنها تراکتور است که باعث انجام کارهای کشاورزی در مقیاس گسترده می‌گردد.

تراکتور بر خلاف ماشینهای صنعتی ، یک ماشین متحرک است. که بوسیله انسان هدایت می‌گردد و در حین همین حرکت نیز کار انجام می‌دهد. معمول‌ترین انواع تراکتورها عبارتند از : تراکتور بخار که در آن یک موتور احتراق خارجی (موتور بخار) تولید قدرت می‌کند. و تراکتورهای احتراق داخلی که معمولا احتراق داخلی که معمولا با بنزین و یا گازوئیل کار می‌کنند.


تراکتور بخار

اختراع و توسعه موتور بخار یکصد سال قبل از اختراع موتور احتراق داخلی صورت گرفت (موتور بخار در سال 1769 میلادی توسط جیمز وات اختراع شد.) نتیجتا قدیمی‌ترین نوع شناخته‌شده تراکتورها از نوع بخار بوده‌اند. این تراکتورها برای اولین بار جهت بکارانداختن خرمنکوب‌ها در کشور آمریکا و در اواخر قرن نوزدهم مورد استفاده قرار گرفتند.


از خصوصیات خودرو بودن این تراکتورها عمدتا برای رفتن از یک خرمن به خرمن دیگر استفاده می‌گردید. و فقط جهت انجام کارهای ساکن از آنها استفاده می‌شد. بعدها با بوجود آمدن مزارع بزرگ گندم در غرب و شمال غربی ایالات متحده تراکتورهای بخار تا حدودی جایگزین قدرت حیوانات شدند. از قدرت تراکتورهای بخار در انجام کارهایی نظیر شخم‌زدن ، کشت بذر ، و برداشت محصول استفاده می‌شد.

تراکتور بخار برای انجام کار در مزرعه دارای محدودیت‌هایی مخصوص به خود بود. بدین ترتیب که این تراکتور خیلی سنگین بود و به کندی حرکت می‌کرد، سوخت آن پرحجم بود و با اشکال مورد استفاده قرار می‌گرفت. و اشکال تامین آب دیگ بخار و سوخت مورد نیاز باعث می‌شد تا به مواظبت و توجه مداومی نیاز داشته‌باشد. بطوری که یک نفر مراقبت از تامین سوخت و آب را بر عهده می‌گرفت و نفر دوم متوجه طرز کار تراکتور بود و هدایت آنرا بعهده داشت.


تراکتورهای بنزینی اولیه

بعضی از صاحبان کارخانجات که پیش‌بینی می‌کردند در آینده تقاضای بیشتری برای قدرت مکانیکی مناسب کار در مزرعه ، به خصوص در بخشهای گندم‌ خیز وجود خواهد داشت. ساخت تراکتورهای بنزینی را حتی قبل از پایان قرن نوزدهم آغاز کردند. در سال 1892 م یک تراکتور بنزینی به بازار عرضه گردید. همچنین بر اساس گزارشات در سال 1897 م در داکوتای شمالی در کشور آمریکا از یک تراکتور بنزینی استفاده شد.

اما در سال 1902 م یک نمونه تراکتور بنزینی به نام تراکتور هارت-پار به بازار عرضه گردید. این ماشینهای سنگین پر زحمت جلودار صنعت تراکتور به شکل امروزی بوده‌اند. این روند رو به رشد پس از سال 1905 حرکت خود را با آهنگی بسیار سریع ادامه داد.

این تراکتورهای اولیه معمولا شامل یک موتور تک سیلندر بزرگ بنزینی بودند که روی یک شاسی سنگین سوار می‌شد و شاسی به نوبه خود روی چهار چرخ قرار می‌گرفت (شاسی در اینجا به معنی مکانیزم نگهدارنده سایر لوازم است). دو چرخ عقب بوسیله یکسری چرخ‌دنده سنگین به میل‌لنگ موتور متصل شده و ماشین را خودرو می‌ساخت.

این تراکتورها مانند تراکتورهای بخار ، سنگین ، پرزحمت و قوی بودند و در حقیقت به نظر می‌رسید که صرفا به منظور جایگزینی تراکتورهای قبلی ساخته شده‌باشند. اما آنها دارای مزایایی نیز بودند. برای مثال جابجاکردن سوخت در آنها آسانتر بود، آب ‌کتری را حمل می‌کردند و نیاز به توجه و صرف وقت کمتری در هنگام کار داشتند. بطوری که معمولا یک نفر به تنهایی قادر به کنترل بزرگترین نوع آنها بود.


تراکتورهای سبک

در حدود سال 1910 م طراحان توجه خود را به سمت امکان تولید تراکتور بنزینی کوچکتر که بتواند تقاضای زارعین غلات و دامداران را در تامین قدرت مکانیکی برآورده کند معطوف داشتند. نتیجتا در حدود سالهای 1913 م مقداری تراکتور در بازار دیده می‌شد. که نسبتا سبک‌وزن بوده ولی از لحاظ ساختمان و شکل ظاهری بسیار متفاوت بودند. در بیشتر موارد این تراکتورها به موتورهای دو و یا چهارسیلندر مجهز بودند.

تا سال 1915 م زارعین با تعداد گوناگونی از انواع مدل‌ها و اندازه‌ها حیرت انگیز تراکتور مواجه شدند. از تراکتورهای غول پیکر تک سیلندر یا دو سیلندر چهارچرخ گرفته تا یک اتصال تراکتوری برای اتومبیل‌های کوچک ، رقابت بسیار داغ شده‌بود و بسیاری از ماشینهای عجیب و غریب به فروش رسیدند که برخی از آنها با شکست مواجه شدند و برخی دیگر موفقیت آمیز بودند.

دوره تراکتورهای عجیب و غریب کوتاه بود. بطوری که تا سال 1917 بسیاری از ‌آنها از بازار ناپدید شده و طراحان دور اندیش دریافتند که در طراحی تراکتور اساس و واجبات مشخصی وجود دارد که می‌بایست به آنها توجه کرد.


تحولات مهم

بعضی از نکات برجسته و مهم در توسعه و تکمیل تراکتور از سال 1915 به بعد عبارتند از :

 


در فاصله سالهای 1915 تا 1919 میلادی



محور توان‌دهی تراکتور معرفی شد.


قانون آزمون تراکتور بزاسکا به تصویب رسید.



در فاصله سالهای 1920 تا 1924 میلادی

تراکتور همه کاره مزرعه با موفقیت زیادی توسعه پیدا کرد.

 



در فاصله سالهای 1925 تا 1929 میلادی



سیستم محور توان‌دهی به مرور مورد استفاده قرار گرفت و پذیرفته شد.



در فاصله سالهای 1930 تا 1937 میلادی



موتور دیزل در تراکتورهای بزرگتر مورد استفاده قرار گرفت.


لاستیکهای بادی و تراکتورهای با سرعت بیشتر مرسوم گشتند.


لوازم برقی ارایه و پذیرفته شدند.


توجه به موتوهای با تراکم زیاد افزایش یافت.

 



در فاصله سالهای 1937 تا 1941 میلادی



محل نصب محور تواندهی و محل نصب مالبند به صورت استاندارد در آمد.


سیستم خنک کننده تحت فشار مرسوم گشت.


پرکردن لاستیک چرخها با آب برای اضافه کردن سنگینی تراکتور جهت بهبود کشش آن مرسوم شد.


مالبند تراکتور و اتصال سه نقطه به بازار عرضه شد.


سیستم‌های کنترل کشش هیدرولیکی اتوماتیک معرفی شدند.

 



در فاصله سالهای 1941 تا 1949 میلادی



سیستم تواندهی زنده معرفی شد.


کنترل هیدرولیکی برای وسایل کششی مورد قبول قرار گرفت.


تراکتورهایی عرضه شدند که با گاز مایع کار می‌کردند.

 



در فاصله سالهای 1950 تا 1960 میلادی



قدرت تراکتورها به سرعت افزایش یافت.


درصد تراکتورهای دیزل افزایش یافت.


دستگاههای جدیدی از قبیل فرمان هیدرولیکی ، دنده اتوماتیک و چرخدنده با دنده‌های سریعتر بطور وسیعی در دسترس قرار گرفت.

 

ریشه لغوی

تراکتور به ماشین خودرویی اطلاق می‌شود که از قدرت آن برای کشیدن ادوات و ماشینهای کشاورزی قابل حرکت استفاده می‌شود. همچنین از این ماشین برای بکار انداختن ماشینهای ساکن در مزرعه استفاده می‌گردد. که در این موارد قدرت مورد نیاز از طریق محور توان‌دهی تراکتور تامین می‌گردد.


نگاه اجمالی

تراکتور مهمترین وسیله کمکی در زراعت مکانیزه محسوب می‌شود که از لحاظ سرعت و از لحاظ تحرک ، قدرت و حمل ادوات و ماشینهای مختلف بر حیوانات کشنده ارجعیت دارد و شرط اولیه تقلیل و تسهیل کار بدنی است. بطور کلی وظیفه تامین قدرت در مزرعه به علت سختی کارهای زراعی و نیز دراز مدت بودن آنها از عهده انسان و حیوان خارج است و در این زمینه تنها تراکتور است که باعث انجام کارهای کشاورزی در مقیاس گسترده می‌گردد.

تراکتور بر خلاف ماشینهای صنعتی ، یک ماشین متحرک است. که بوسیله انسان هدایت می‌گردد و در حین همین حرکت نیز کار انجام می‌دهد. معمول‌ترین انواع تراکتورها عبارتند از : تراکتور بخار که در آن یک موتور احتراق خارجی (موتور بخار) تولید قدرت می‌کند. و تراکتورهای احتراق داخلی که معمولا احتراق داخلی که معمولا با بنزین و یا گازوئیل کار می‌کنند.


تراکتور بخار

اختراع و توسعه موتور بخار یکصد سال قبل از اختراع موتور احتراق داخلی صورت گرفت (موتور بخار در سال 1769 میلادی توسط جیمز وات اختراع شد.) نتیجتا قدیمی‌ترین نوع شناخته‌شده تراکتورها از نوع بخار بوده‌اند. این تراکتورها برای اولین بار جهت بکارانداختن خرمنکوب‌ها در کشور آمریکا و در اواخر قرن نوزدهم مورد استفاده قرار گرفتند.


از خصوصیات خودرو بودن این تراکتورها عمدتا برای رفتن از یک خرمن به خرمن دیگر استفاده می‌گردید. و فقط جهت انجام کارهای ساکن از آنها استفاده می‌شد. بعدها با بوجود آمدن مزارع بزرگ گندم در غرب و شمال غربی ایالات متحده تراکتورهای بخار تا حدودی جایگزین قدرت حیوانات شدند. از قدرت تراکتورهای بخار در انجام کارهایی نظیر شخم‌زدن ، کشت بذر ، و برداشت محصول استفاده می‌شد.

تراکتور بخار برای انجام کار در مزرعه دارای محدودیت‌هایی مخصوص به خود بود. بدین ترتیب که این تراکتور خیلی سنگین بود و به کندی حرکت می‌کرد، سوخت آن پرحجم بود و با اشکال مورد استفاده قرار می‌گرفت. و اشکال تامین آب دیگ بخار و سوخت مورد نیاز باعث می‌شد تا به مواظبت و توجه مداومی نیاز داشته‌باشد. بطوری که یک نفر مراقبت از تامین سوخت و آب را بر عهده می‌گرفت و نفر دوم متوجه طرز کار تراکتور بود و هدایت آنرا بعهده داشت.


تراکتورهای بنزینی اولیه

بعضی از صاحبان کارخانجات که پیش‌بینی می‌کردند در آینده تقاضای بیشتری برای قدرت مکانیکی مناسب کار در مزرعه ، به خصوص در بخشهای گندم‌ خیز وجود خواهد داشت. ساخت تراکتورهای بنزینی را حتی قبل از پایان قرن نوزدهم آغاز کردند. در سال 1892 م یک تراکتور بنزینی به بازار عرضه گردید. همچنین بر اساس گزارشات در سال 1897 م در داکوتای شمالی در کشور آمریکا از یک تراکتور بنزینی استفاده شد.

اما در سال 1902 م یک نمونه تراکتور بنزینی به نام تراکتور هارت-پار به بازار عرضه گردید. این ماشینهای سنگین پر زحمت جلودار صنعت تراکتور به شکل امروزی بوده‌اند. این روند رو به رشد پس از سال 1905 حرکت خود را با آهنگی بسیار سریع ادامه داد.

این تراکتورهای اولیه معمولا شامل یک موتور تک سیلندر بزرگ بنزینی بودند که روی یک شاسی سنگین سوار می‌شد و شاسی به نوبه خود روی چهار چرخ قرار می‌گرفت (شاسی در اینجا به معنی مکانیزم نگهدارنده سایر لوازم است). دو چرخ عقب بوسیله یکسری چرخ‌دنده سنگین به میل‌لنگ موتور متصل شده و ماشین را خودرو می‌ساخت.

این تراکتورها مانند تراکتورهای بخار ، سنگین ، پرزحمت و قوی بودند و در حقیقت به نظر می‌رسید که صرفا به منظور جایگزینی تراکتورهای قبلی ساخته شده‌باشند. اما آنها دارای مزایایی نیز بودند. برای مثال جابجاکردن سوخت در آنها آسانتر بود، آب ‌کتری را حمل می‌کردند و نیاز به توجه و صرف وقت کمتری در هنگام کار داشتند. بطوری که معمولا یک نفر به تنهایی قادر به کنترل بزرگترین نوع آنها بود.


تراکتورهای سبک :

در حدود سال 1910 م طراحان توجه خود را به سمت امکان تولید تراکتور بنزینی کوچکتر که بتواند تقاضای زارعین غلات و دامداران را در تامین قدرت مکانیکی برآورده کند معطوف داشتند. نتیجتا در حدود سالهای 1913 م مقداری تراکتور در بازار دیده می‌شد. که نسبتا سبک‌وزن بوده ولی از لحاظ ساختمان و شکل ظاهری بسیار متفاوت بودند. در بیشتر موارد این تراکتورها به موتورهای دو و یا چهارسیلندر مجهز بودند.

تا سال 1915 م زارعین با تعداد گوناگونی از انواع مدل‌ها و اندازه‌ها حیرت انگیز تراکتور مواجه شدند. از تراکتورهای غول پیکر تک سیلندر یا دو سیلندر چهارچرخ گرفته تا یک اتصال تراکتوری برای اتومبیل‌های کوچک ، رقابت بسیار داغ شده‌بود و بسیاری از ماشینهای عجیب و غریب به فروش رسیدند که برخی از آنها با شکست مواجه شدند و برخی دیگر موفقیت آمیز بودند.

دوره تراکتورهای عجیب و غریب کوتاه بود. بطوری که تا سال 1917 بسیاری از ‌آنها از بازار ناپدید شده و طراحان دور اندیش دریافتند که در طراحی تراکتور اساس و واجبات مشخصی وجود دارد که می‌بایست به آنها توجه کرد.


 


تحولات مهم


 بعضی از نکات برجسته و مهم در توسعه و تکمیل تراکتور از سال 1915 به بعد عبارتند از :

در فاصله سالهای 1915 تا 1919 میلادی


محور توان‌دهی تراکتور معرفی شد.


قانون آزمون تراکتور بزاسکا به تصویب رسید.



در فاصله سالهای 1920 تا 1924 میلادی

تراکتور همه کاره مزرعه با موفقیت زیادی توسعه پیدا کرد.

 



در فاصله سالهای 1925 تا 1929 میلادی

سیستم محور توان‌دهی به مرور مورد استفاده قرار گرفت و پذیرفته شد.



در فاصله سالهای 1930 تا 1937 میلادی     


  موتور دیزل در تراکتورهای بزرگتر مورد استفاده قرار گرفت.

لاستیکهای بادی و تراکتورهای با سرعت بیشتر مرسوم گشتند.


لوازم برقی ارایه و پذیرفته شدند.


توجه به موتوهای با تراکم زیاد افزایش یافت.

 



در فاصله سالهای 1937 تا 1941 میلادی



محل نصب محور تواندهی و محل نصب مالبند به صورت استاندارد در آمد.


سیستم خنک کننده تحت فشار مرسوم گشت.


پرکردن لاستیک چرخها با آب برای اضافه کردن سنگینی تراکتور جهت بهبود کشش آن مرسوم شد.


مالبند تراکتور و اتصال سه نقطه به بازار عرضه شد.


سیستم‌های کنترل کشش هیدرولیکی اتوماتیک معرفی شدند.

 



در فاصله سالهای 1941 تا 1949 میلادی



سیستم تواندهی زنده معرفی شد.


کنترل هیدرولیکی برای وسایل کششی مورد قبول قرار گرفت.


تراکتورهایی عرضه شدند که با گاز مایع کار می‌کردند.

 



در فاصله سالهای 1950 تا 1960 میلادی



قدرت تراکتورها به سرعت افزایش یافت.


درصد تراکتورهای دیزل افزایش یافت.


دستگاههای جدیدی از قبیل فرمان هیدرولیکی ، دنده اتوماتیک و چرخدنده با دنده‌های سریعتر بطور وسیعی در دسترس قرار گرفت.

 



در فاصله سالهای 1961 تا 1970 میلادی



قدرت تراکتورها همچنان افزایش یافت.


به غیر از تراکتورهای کوچک تقریبا همه تراکتورها به موتورهای دیزلی مجهز شدند.


جعبه دنده‌های هیدرواستاتیک در دسترس قرار گرفت.


لاستیک‌های رادیال چند لایه تراکتوری در دسترس قرار گرفت.

 



در فاصله سالهای 1970 - 1980 میلادی



توربوشارژر و اینترکولر به موتورهای دیزل اضافه گشت.


اغلب تراکتورها به اتاقک راننده مجهز شدند.


توجه عموم به تراکتورهای چهارچرخ متحرک افزایش یافت.

 


پس از این سالهای نیز تغییراتی نظیر استفاده از سیستم‌های اتوماتیک در هدایت تراکتورها


تراکتورهای با بیش از 800 اسب بخار قدرت رواج یافتند.

 


و نیز تولید تراکتورهای کمرشکن و غیره انجام پذیرفته است. که در حال حاضر نیز در حال تکامل و توسعه هستند. لذا در آینده شاهد نمونه‌های غیر متعارف و جالبی از تراکتورهای خواهیم بود.

 


در فاصله سالهای 1961 تا 1970 میلادی



قدرت تراکتورها همچنان افزایش یافت.


به غیر از تراکتورهای کوچک تقریبا همه تراکتورها به موتورهای دیزلی مجهز شدند.


جعبه دنده‌های هیدرواستاتیک در دسترس قرار گرفت.


لاستیک‌های رادیال چند لایه تراکتوری در دسترس قرار گرفت.

 



در فاصله سالهای 1970 - 1980 میلادی



توربوشارژر و اینترکولر به موتورهای دیزل اضافه گشت.


اغلب تراکتورها به اتاقک راننده مجهز شدند.


توجه عموم به تراکتورهای چهارچرخ متحرک افزایش یافت.


تراکتورهای با بیش از 800 اسب بخار قدرت رواج یافتند.

 

 

پس از این سالهای نیز تغییراتی نظیر استفاده از سیستم‌های اتوماتیک در هدایت تراکتورها و نیز تولید تراکتورهای کمرشکن و غیره انجام پذیرفته است. که در حال حاضر نیز در حال تکامل و توسعه هستند. لذا در آینده شاهد نمونه‌های غیر متعارف و جالبی از تراکتورهای خواهیم بود.

موتور دیزل تراکتور


ریشه لغوی

کلمه دیزل نام یک مخترع آلمانی به نام دکتر رودلف دیزل است که در سال 1892 نوع خاصی از موتورهای احتراق داخلی را به ثبت رساند، به احترام این مخترع اینگونه موتورها را موتورهای دیزل می‌نامند.

img/daneshnameh_up/a/af/flaiol001.jpg
دید کلی

موتورهای دیزل ، به انوع گسترده‌ای از موتورها گفته می‌شود که بدون نیاز به یک جرقه الکتریکی می‌توانند ماده سوختنی را شعله‌ور سازند. در این موتورها برای شعله‌ور ساختن سوخت از حرارت‌های بالا استفاده می‌شود. به این شکل که ابتدا دمای اتاقک احتراق را بسیار بالا می‌برند و پس از اینکه دما به اندازه کافی بالا رفت ماده سوختنی را با هوا مخلوط می‌کنند.


همانگونه که می‌دانید برای سوزاندن یک ماده سوختی به دو عامل حرارت و اکسیژن نیاز است. اکسیژن از طریق مجاری ورودی موتور وارد محفظه سیلندر می‌شود و سپس بوسیله پیستون فشرده می‌گردد. این فشردگی آنچنان زیاد است که باعث ایجاد حرارت بسیار بالا می‌گردد. سپس عامل سوم یعنی ماده سوختنی به گرما و اکسیژن افزوده می‌شود که در نتیجه آن سوخت شعله‌ور می‌شود.


تاریخچه

در سال 1890 میلادی آکروید استوارت حق امتیاز ساخت موتوری را دریافت کرد که در آن هوای خالص در سیلندر موتور متراکم می‌گردید و سپس (به منظور جلوگیری از اشتعال پیش‌رس) سوخت به داخل هوای متراکم شده تزریق می‌شد، این موتورهای با فشار پایین بودند. و برای مشتعل ساختن سوخت تزریق شده از یک لامپ الکتریکی و یا روشهای دیگر در خارج از سیلندر استفاده می‌شد.


در سال 1892 دکتر رودلف دیزل آلمانی حق امتیاز موتور طراحی شده‌ای را به ثبت رساند که در آن اشتعال ماده سوختنی ، بلافاصله بعد از تزریق سوخت به داخل سیلندر انجام می‌گرفت. این اشتعال عامل حرارت زیادی بود که در اثر تراکم زیاد هوا بوجود می‌آمد. وی ابتدا دوست داشت که موتور وی پودر زغال سنگ را بسوزاند ولی به سرعت به نفت روی آورد و نتایج قابل توجهی گرفت.


طی سالهای متمادی پس از اختراع موتور دیزل ، از این نوع موتور عمدتا و منحصرا در کارهای درجا و سنگین از قبیل تولید برق ، تلمبه کردن آب ، راندن قایق‌های مسافری و باری و همچنین برای تولید قدرت جهت رفع بعضی از نیازهای کارخانجات استفاده می‌شد. این موتورها سنگین ، کم سرعت ، دارای یک یا چند سیلندر و از نوع دوزمانه یا چهارزمانه بودند.


پیشرفت بیشتر موتورهای دیزل ، تا توسعه سیستم‌های پیشرفته تزریق سوخت در دهه 1930 طول کشید. در این سالها رابرت بوش تولید انبوه پمپ‌های سوخت‌پاش خود را آغاز کرد. توسعه پمپ‌‌های سوخت‌پاش (پمپ‌های انرژکتور) با توسعه موتورهای کوچکی که برای استفاده در خودروها مناسب بودند متعادل شد.


موتورهای دیزل سبکتری که سرعتشان نیز بالا بود در سال 1925 به بازار عرضه شدند. با آنکه پیشرفت در ساخت این موتورها کند بود. اما در سال 1930 موتورهای دیزل قابل اطمینان که به خوبی طراحی شده‌بودند و چند سیلندر و سریع نیز بودند به بازار عرضه شد. این پیشرفت تا پایان جنگ جهانی دوم برای مدتی کند بود. لیکن از آن تاریخ تا کنون طراحی و تولید این موتورها به طریقی پیشرفت نموده است که امروزه استفاده گسترده و فراگیر از موتورهای دیزل را شاهد هستیم.


تقسیمات

موتورهای دیزل نیز مانند سایر موتورهای احتراق داخلی بر مبناهای مختلفی قابل طبقه‌بندی هستند. مثلا می‌توان موتورهای دیزل را بر حسب مقدار دفعات احتراق در هر دور گردش میل لنگ به موتورهای دیزل دوزمانه و یا موتورهای دیزل چهارزمانه تقسیم‌بندی نموده و یا بر حسب قدرت تولیدی که به شکل اسب بخار بیان می‌گردد. یا بر حسب تعداد سیلندر و یا شکل قرارگیری سیلندرها که بر این اساس به دو نوع موتورهای خطی و موتورهای V یا خورجینی تقسیم بندی می‌کردند و ...


ساختمان

ساختار موتورهای دیزل نه تنها در سیستم تغذیه و تنظیم سوخت با موتورهای اشتعال جرقه‌ای تفاوت می‌کند. بنابراین ساختارهای بسیار مشابهی میان این موتورها وجود دارد و تنها تفاوت ساختمانی آنها قطعات زیر است که در موتورهای دیزل وجود دارد و در سایر موتورهای احتراق داخلی وجود ندارد.

 


_پمپ انژکتور :__ وظیفه تنظیم میزان سوخت و تامین فشار لازم جهت پاشش سوخت را به عهده دارد.


انژکتورها : باعث پودر شدن سوخت و گازبندی اتاقک احتراق می‌شوند.


فیلترهای سوخت : باعث جداسازی مواد اضافی و خارجی از سوخت می‌شوند.


لوله‌های انتقال سوخت : می‌بایست غیرقابل اشباع بوده و در برابر فشار پایداری نمایند.


توربوشارژر : باعث افزایش هوای ورودی به سیلندر می‌شوند.


طرزکار

همانگونه که اشاره شد موتورهای دیزل بر اساس نحوه کارکردن به دو دسته موتورهای 4 زمانه و 2 زمانه تقسیم می‌شوند. لیکن در هر دوی این موتورها چهار عمل اصلی انجام می‌گردد که عبارتند از مکش یا تنفس - تراکم - انفجار و تخلیه اما بر حسب نوع موتورها ممکن است این مراحل مجزا و یا بصورت توام انجام گیرند.


سیکل موتورهای دیزل چهارزمانه

زمان تنفس :
پیستون از بالاترین مکان خود (نقطه مرگ بالا) به طرف پایین‌ترین مکان خود در سیلندر (نقطه مرگ پایین) حرکت می‌کند در این زمان سوپاپ تخلیه بسته است و سوپاپ هوا باز است. با پایین آمدن پیستون یک خلا نسبی در سیلندر ایجاد می‌شود و هوای خالص از طریق مجرای سوپاپ هوا وارد سیلندر می‌گردد. در انتهای این زمان سوپاپ هوا بسته شده و هوای خالص در سیلندر حبس می‌گردد.

 


زمان تراکم :
پیستون از نقطه مرگ پایین به طرف بالا (تا نقطه مرگ بالا) حرکت می‌کند و در حالیکه هر سوپاپ بسته‌اند (سوپاپ هوا و سوپاپ تخلیه) هوای داخل سیلندر متراکم می‌گردد و نسبت تراکم به 15 تا 20 برابر می‌رسد. فشار داخل سیلندر تا حدود 40 اتمسفر بالا می‌رود و بر اثر این تراکم زیاد حرارت هوا داخل سیلندر به شدت افزایش یافته و به حدود 600 درجه سانتیگراد می‌رسد.

 


زمان قدرت :
در انتهای زمان تراکم در حالیکه هر دو سوپاپ همچنان بسته‌اند و پیستون به نقطه مرگ بالا می‌رسد مقداری سوخت روغنی (گازوئیل) به درون هوا فشرده و داغ موجود در محفظه احتراق پاشیده می‌شود و ذرات سوخت در اثر این درجه حرارت زیاد محترق می‌گردند. پس از خاتمه تزریق سوخت عمل سوختن تا حدود 3/2 از زمان قدرت ادامه پیدا می‌کند.

فشار زیاد گازهای منبسط شده (به علت احتراق) پیستون را به طرف پایین و تا نقطه مرگ پایین می‌راند. حرکت پیستون از طریق شاتون به میل‌لنگ منتقل می‌شود و موجب گردش میل‌لنگ می‌گردد. در این مرحله حرارت گازهای مشتعل شده به 2000 درجه سانتیگراد می‌رسد و فشار داخل سیلندر تا حدود 80 اتمسفر افزایش می‌یابد.

 


زمان تخلیه :
با رسیدن پیستون به نقطه مرگ پایین در مرحله قدرت ، سوپاپ تخلیه باز می‌شود و به گازهای سوخته تحت فشار اولیه اجازه می‌دهد سیلندر را ترک کند. پس پیستون از نقطه مرگ پایین به طرف بالا حرکت می‌کند و تمام گازهای سوخته را بیرون از سیلندر می‌راند. در پایان پیستون یکبار دیگر به طرف پایین حرکت می‌کند و با شروع زمان تنفس سیکل جدیدی آغاز می‌گردد.


سیکل موتور دوزمانه دیزل

در این نوع موتورهای دوزمانه سوپاپ تنفس هوای تازه ، نظیر آنچه در موتورهای چهارزمانه ذکر شد وجود ندارد. و به جای آن در فاصله معینی از سه سیلندر ، مجراهایی در بدنه سیلندر تعبیه شده است. که پیستون در قسمتی از مسیر خود جلوی آنها را می‌بندد، اصول کار این موتورها در دوزمان است، که در واقع در هر دور چرخش میل‌لنگ اتفاق می‌افتد.

 


زمان اول :
پیستون از نقطه مرگ پایین به طرف بالا و تا نقطه مرگ بالا حرکت می‌کند. در این زمان پیستون پس از عبور از جلو مجاری تنفس هوای تازه را تاحد معینی متراکم می‌سازد. در طول این زمان سوپاپ تخلیه که در قسمت فوقانی سیلندر و در داخل سه سیلندر قرار دارد کماکان بسته مانده است.

 


زمان دوم :
در انتهای زمان اول مقداری سوخت روغنی (گازوئیل) به صورت پودرشده به درون هوای متراکم شده و داغ موجود در محفظه احتراق پاشیده می‌شود و ذرات سوخت محترق می‌گردد. فشار زیاد گازهای محترق شده پیستون را به طرف پایین می‌راند. پیستون در مسیر حرکت روبه پایین خود جلو مجاری تنفس هوای تازه را باز می‌کند. در این موقع هوای تازه به شدت وارد سیلندر می‌گردد. در همین حال سوپاپ تخلیه نیز باز می‌گردد و گازهای حاصل از احتراق بوسیله هوای تازه از سیلندر خارج می‌گردند. پس از رسیدن پیستون به نقطه مرگ پایین سیکل جدیدی آغاز می‌شود.

فلایویل



فلایویل یک قرص گردان سنگین است که به عنوان یک ذخیره کننده گشتاور زاویه ای به کار می رود. فلایویل ها در مقابل تغییر سرعت دورانشان مقاومت می کنند، که در نتیجه هنگامی که یک گشتاور نامنظم به آن اعمال می شود، به یکنواخت نگه داشتن چرخش محور کمک می کند.
فلایویل ها همچنین توسط موتورهای کوچک برای ذخیره انرژی در زمان طولانی تر و آزاد کردن آن در زمانی کوتاهتر به کار می‌روند. با این کار در یک دوره کوتاه قدرت را افزایش می دهند.

img/daneshnameh_up/f/ff/flywheel50.JPG

 

فلایویل از ساخمان بسیار ساده‌ای برخوردار است. در واقع ویژگیهای فلایویل در این خلاصه می‌باشد که این قطعه می‌بایست متقارن باشد و در عین حال نیز جرم نسبتا زیادی داشته باشد. ابعاد ، اندازه و شکل فلایویل‌ها با توجه به نوع و اندازه و تعداد سیلندرهای موتور متفاوت است.


ریشه لغوی

فلایویل یک کلمه انگلیسی است که خود از کلمه تشکیل شده است (Fly –Wheel) که در آن Fly به معنی پرواز کردن و Wheel به معنای چرخ است. لیکن این کلمه بصورت سر هم Flywheel برای بیان یکی از قطعات موتور که به میل لنگ متصل است بکار برده می‌شود. البته معادل فارسی نیز برای این واژه موجود می‌باشد که عبارتند از: چرخ طیار و چرخ لنگر ، لیکن استفاده از خود کلمه فلایویل رایج‌تر است.


ساختمان فلایویل

چرخ لنگر یا همان فلایویل در موتورهای مختلف دارای اندازه‌های مختلف می‌باشد. لیکن در مواد ساختمانی آن معمولا از چدن استفاده می‌کند. ساختمان فلایویل بسیار ساده است و کافی است که تا حد قابل قبولی صاف و صیقلی بوده و در ضمن از لحاظ تعادل در وضعیت خوبی باشد. یعنی انحنا یا وجود تاب‌خوردگی در آن به چشم نخورد.

 


اندازه فلایویل یا همان چرخ طیار بستگی به تعداد سیلندرهای موتور و نوع و اندازه موتور دارد و متغیر می‌باشد بدین ترتین که هرچه تعدا سیلندرها بیشتر باشد (در حالیکه حجم جابجایی کل در موتور با یکدیگر مساوی باشد)، فلایویل می‌تواند اندازه کوچکتر داشته باشد. (حجم جابجایی کل برای یک موتور عبارتست از حجم جابجایی یک سیلندر ضربدر تعداد سیلندرهای آن موتور). این بدان علت است که فواصل میان احتراق‌ها کمتر می‌شود. و در نتیجه نیروهای وارده بر میل لنگ بصورت یکنواخت‌تر اعمال می‌گردد و وظیفه فلایویل به عنوان یک ذخیره کننده انرژی کاهش می‌یابد.


 img/daneshnameh_up/d/d4/flaiol2.jpg

طرز کار فلایویل

فلایویل یک قطعه سنگین است که بوسیله پیچ و مهره به میل لنگ متصل می‌شود و وظایف آن عبارتست از :


 

ذخیره انرژی برای برقراری سرعت در زمانهای که احتراقی وجود ندارد.



یکنواخت نمودن سرعت میل لنگ


انتقال قدرت از موتور به ماشین به عنوان یکی از سطوح محرک صفحه کلاچ

 


اعمال انجام شده در فلایویل را می‌توان با استفاده از انرژی جنبشی تشریح کرد. بدین سان که همانگونه که می‌دانید انرژی جنبشی یک جسم با جرم جسم و نیز با سرعت آن در ارتباط است. فلایویل از خود دارای یک جرم می‌باشد که بوسیله میل لنگ چرخانده می‌شود. در اثر این چرخش فلایویل یک انرژی جنبشی بدست می‌آورد. حال اگر به نیروی محرکه میل لنگ را از فلایویل جدا کنیم، خواهید دید که فلایویل تا یک مدت زمان کوتاه پس از آن به حرکت خود ادامه می‌دهد که به علت اینرسی حرکتی فلایویل می‌باشد. این انرژی در واقع انرژیی است که در جرم فلایویل ذخیره شده است و در زمان قطع نیروی محرکه آزاد می‌گردد.

فلایویل در زمانی که بر روی میل لنگ است دقیقا این کارها را انجام می‌دهد. یعنی زمانی که در سیلندر ، پیستون به دلیل انفجار سوخت پایین می‌آید، فلایویل با چرخش میل لنگ به چرخش در آمده و در واقع انرژی ذخیره می‌کند. فلایویل این انرژی ذخیره شده را در زمانهای دیگر سیکل موتور (مانند تنفس ، تراکم و تخلیه) به میل لنگ و از آنجا به پیستون پس می‌دهد. یعنی در واقع در زمانهایی که در موتور احتراقی انجام نمی‌شود انرژی جنبشی موتور را فلایویل تامین می‌کند. از آنجایی که در موتورهای با سیلندرهای بیشتر تعداد انفجارهای سوخت در واحد زمان بیشتر است. لذا زمان کمتری موتور برای تامین انرژی جنبشی خود به فلایویل متکی است. به همین خاطر در موتورهای با تعداد سیلندر بیشتر به فلایویل‌های کوچکتری نیاز است.

img/daneshnameh_up/a/af/flaiol001.jpg
سایر متعلقات

بر روی قطر خارجی چرخ لنگر معمولا یک چرخ دنده دایره‌ای شکل سوار می‌شود که (دنده فلایویل) در زمان روشن کردن موتور بکار می‌آید. بدین شکل که در این زمان چرخ دنده محرک استارت موتور بطور اتوماتیک با دنده فلایویل درگیر شده و باعث حرکت و چرخش موتور می‌شود.

میل لنگ تراکتور

ریشه لغوی

میل لنگ یک کلمه فارسی است و بیانگر میله‌ای است که از حالت ضخیم خارج شده است. معنای کاربردی میل لنگ عبارتست از یکی از قطعات موتور که باعث می شود قدرت چرخشی تولید شود.

img/daneshnameh_up/a/af/flaiol001.jpg
مقدمه

برای آنکه تصوری از شکل فضایی میل لنگ داشته باشید. یک فیلتر دستی را تصور کنید. که قسمت دستگیره آن همان لنگ و طرفین آن (که در یک راستا قرار داند) تکیه گاههای میل لنگ می‌باشند. تعداد لنگ‌های میل لنگ متناسب با تعداد سیلندرهای یک موتور است. بدین شکل که پیستون قرار گرفته در داخل هر سیلندر به یکی از لنگهای میل لنگ متصل می‌گردد. البته این حالت در موتورهای پیستونی که سیلندرهای آنها به شکل ردیفی قرار گرفته‌اند صادق است.

در موتورهای پیستونی V شکل (موتورهای خورجینی) تعداد لنگ‌های میل لنگ معمولا 2/1 تعداد سیلندرهای موتور است. و به هر لنگ دو پیستون متصل می‌گردد. هدف از استفاده از میل لنگ در موتور اینست که حرکت دورانی تولید گردد. برای مثال همان فیلتر دستی را در نظر بگیرید. در حالیکه که دستگیره فیلتر با استفاده از دست چرخانده می‌شود. در این حالت دستگیره یک مسیر دایره‌ای شکل طی می‌کند. در حالیکه نوک‌ متر در سر جایش در محل ایجاد سوراخ باقی مانده است و تنها در آنجا چرخش می‌کند (دستگیره بر روی محیط دایره سیر می‌کند و نوک متر در مرکز دایره قرار دارد.).

در موتورهای پیستونی می‌توان نیروی پیستون را به نیروی دست تشبیه کرد که باعث به حرکت در آوردن قسمت لنگ می‌شود (البته اینکار به کمک شاتون انجام می‌پذیرد). هر چند که حرکت پیستون به شکل رفت و برگشتی است، لیکن به علت چرخش قسمت لنگ در میان سر بزرگ شاتون این حرکت به شکل چرخشی در می‌آید و در نهایت ما چرخش مطلوب خوبی را از سر میل لنگ می‌گیریم که می‌توان آنرا به نوک فیلتر تشبیه کرد.
img/daneshnameh_up/a/af/flaiol001.jpg


ساختمان میل لنگ

اغلب میل لنگ‌ها از جنس فولاد با کربن متوسط یا آلیاژ فولاد در ترکیب با فلزات کروم و نیکل و به رویش آهنگری ساخته می‌شود. البته در تعداد معدودی از موتورهای چند سیلندره که با دورهای بالا کار می‌کند میل لنگ را با استفاده از روش ریخته گری می‌سازند که در مواد آن نسبتا مقادیر زیادی از کربن و مس را بکار می‌برند. اجزای میل لنگ از محورهای اصلی ، لنگ‌ها یا محورهای اصلی لنگ ، بازوهای لنگ ، و وزنه‌های تعادل تشکیل شده است.


لنگ‌ها

لنگ‌ها قسمت‌هایی از میل لنگ می‌باشند که بر روی خط محور اصلی میل لنگ قرار نگرفته‌اند (مثل دستگیره چتر) و انتهای بزگ شاتون به آنها متصل می‌گردد. تعداد لنگ‌ها در موتورهای ردیفی برابر با تعداد سیلندرهای و در موتورهای V شکل نصف تعداد سیلندرها است.


محورهای اصلی

محورهایی از میل لنگ می‌باشد که با خط محوری اصلی میل لنگ هم مرکز می‌باشند این محورها در محفظه میل لنگ درون یا تاقانون‌های ثابت قرار گرفته و با اتکا به آنها می‌چرخند هر یاتاقان ثابت از دو نیمه یا تاقان تشکیل شده است. که نیمه بالایی آن که نیمه ثابت نامیده می‌شود. با بدنه موتور و در محفظه میل لنگ بصورت یکپارچه ریخته گری شده است و نیمه پایینی بوسیله دو عدد پیچ و مهره در نیمه بالایی متصل می‌گردد. غالبا تعداد محورهای اصلی میل لنگ در موتورهای مختلف (حتی با تعداد سیلندرهای برابر) فرق می‌کند.


بازوهای لنگ

قسمت‌هایی از میل لنگ می‌باشند که محورهای اصلی میل لنگ را به لنگ‌ها وصل می‌کنند البته بازوهای لنگ با وزنه‌های تعادل (که در پی خواهد آمد) بصورت یکپارچه هستند.


وزنه‌های تعادل

در وزنه‌های تعادل به منظور ایجاد تعادل در برابر نیروهای پیستون و شاتون استفاده می‌شود وزنه‌های تعادل در مقابل لنگ‌ها قرار می‌گیرند.


انواع میل لنگ

میل لنگ‌ها را می‌توان براساس تعداد لنگهایشان یا محورهای اصلی و غیره طبقه بندی کرد اما اصولا برای میل لنگ‌ها طبقه بندی خاصی وجود ندارد و تفاوت‌های آنان و به نحوه استفاده و هدف از ساخت آنها بر می‌گردد آنچنانکه اندازه میل لنگ ، تعداد محورهای اصلی، تعدا لنگها و طرز قرار گرفتن لنگ‌ها بر روی میل لنگ همگی به نوع ، اندازه و دور موتور ، موتور مورد نظر بستگی دارد.


سایر متعلقات

به قسمت جلو میل لنگ چرخ دنده‌ای متصل است که معمولا چرخ دنده ، میل بادامک و یا سایر چرخ دنده‌های مورد لزوم را به حرکت در می‌آورد. در جلو این چرخ دنده یک پولی قرار می‌گیرد که برای به حرکت در آوردن ژنراتور (یا آلترناتور) و پمپ آب مورد استفاده قرار می‌گیرد. و در انتهای پشتی میل لنگ صفحه‌ای وجود دارد که فلایویل را بوسیله پیچ بر روی آن نصب می‌کنند.

//عمليات کشاورزي به چهار دسته خاک ورزي، کاشت، داشت، برداشت تقسيم مي شوند

عمليات کشاورزي به چهار دسته خاک ورزي، کاشت، داشت، برداشت تقسيم مي شوند. زمين باير و ناصاف را قبل از خاک ورزي بايد پاک سازي و تسطيح نمود. منظور از پاک سازي، درآوردن کنده هاي درخت، جمع آوري سنگ و ريگ و از اين قبيل است. هدف تسطيح ، صاف نمودن مزرعه و درآوردن شيبي مناسب براي آبياري است. براي کشت ديم، نياز چنداني به تسطيح نيست مگر اينکه ناصافي هاي زمين بسيار ناصاف باشد. پس از برداشت محصول، عملياتي ممکن است روي محصول صورت گيرد. خشک کردن در مزرعه يا در محوطه ، بوجاري، درجه بندي و از اين قبيل، جزو اين کارهاست که عمليات پس از برداشت خوانده مي شوند.



  فصل اول
خاک ورزي اوليه

خاک کشاورزي چه در آن کشت شده يا نکاشته رها شده باشد، سفت مي شود. براي کاشت مجدد بنابراين بايد آن را فرو نمود طوري که آماده پذيرش بذر گردد. مجموعه عملياتي را که با آن خاک را مناسب کاشت بذر مي نمايند و به عبارت ديگر عمليات قبل از کاشت را خاک ورزي مي نامند. در خاک سفت شده، مجراها يا دالان هاي عمقي ريزي به وجود مي آيند که رطوبت درون آن از اين مسير به سطح خاک آمده و تبخير مي شود. براي جلوگيري از اين کار بايد چند سانتي متر اول سطح خاک خود شوند که اين راهها قطع شوند. در ايران که جزو مناطق نيمه خشک محسوب مي گردد، حفظ رطوبت خاک از اهميت به سزايي برخوردار است.
در زمين پس از کشت معمولاً بقاياي گياهي در دو ريشه در زير هستند. قبل از کشت بعدي بايد اين بقايا را زير و رو نمود تا کار ماشين هاي بعدي با مشکل مواجه نگردد. پس اهداف عمليات خاک ورزي به شرح زيرند:
1) شکستن و خرد کردن به منظور حفظ رطوبت و آماده سازي آن براي پذيرش بذر و تهويه خاک
2) تماس بهتر بذر با خاک – با ريز شدن خاک، بذر تماس بهتري با آن يافته که به جذب رطوبت و مواد غذايي کمک مي نمايد
3) دفن بقاياي گياهي – اين بقايا در خاک پوسيده و همانند کودآلي به حاصلخيزي خاک کمک مي نمايند. مضافاً که با زايل شد اين بقايا، ماشين هاي بعدي به راحتي مي توانند کار کنند.

ادامه نوشته

ماشینهای کشاورزی -  دستگاه هاي هيدروليک

دستگاه هاي هيدروليک

دير زماني است که از توان هيدروليکي براي سهولت در بلد کردن و پايين بردن ماشين هاي کشاورزي بهره گرفته مي شود. در دستگاه هاي جديدتر از اين توان همچنين براي کنترل کشش و موقعيت سوار بر تراکتور استفاده مي شود. فرمان تمامي تراکتورهاي سنگين، بيشتر تراکتورهاي نيمه سنگين و حتي بعضي از تراکتورهاي سبک نيز هيدروليکي است. از توان هيدروليکي در تراکتورهاي نوين براي جعبه دنده هاي هيدروليکي نيز بهره گرفته مي شود.



  اتصال 3 نقطه :

3 بازويي است که معمولاً در عقب تراکتور تعبيه مي شود. موقعي که از پشت به تراکتور نگاه کنيم، دو بازوي پاييني را بازوهاي سمت چپ و سمت راست و بازوي بالايي را ساق وسط نامند. دو بازوي پاييني توسط دو ساق که بازوهاي رابط ناميده مي شوند. به بازوهاي بالابر متصل مي شوند اين بازوها در دو سر محور بالابر مستقر شده اند. در سر بازوي رابطه طرف راست پيچي نصب شده است که با آن مي توان طول بازو را کوتاه و بلند نمود. چنين پيچي در بعضي از تراکتورها (مثل تراکتور يونيورسال 650) روي بازوي رابط طرف چپ نيز سوار شده است.

ادامه نوشته

ماشینهای کشاورزی -  دستگاه انتقال توان کششي

*دستگاه انتقال توان کششي

تراکتور مجموعه اي از موتور و دستگاه انتقال است. موتور به تنهايي نمي تواند تراکتور يا اندام هاي آن را به کار اندازد. مگر آن که توان را به دستگاه انتقال بدهد. 3 نوع دستگاه انتقال توان در تراکتورها وجود دارند.



  A) دستگاه انتقال توان کششي شامل اندام هاي زير :

1) کلاچ موتور
2) جعبه دنده
3) دنده کمک
4) دنده کمک
5) کاهنده پاياني
6) چرخ ها
7) مالبند
 



  B) دستگاه انتقال توان دوراني مرکب از :

ادامه نوشته

ماشینهای کشاورزی -  رانندگي تراکتور و هوا و سوخت رساني آن

ادامه نوشته

ماشینهای کشاورزی - دستگاه خنک کننده

دستگاه خنک کننده

موتورها ممکن است هوا خنک يا آب خنک باشند ولي بيشتر آب خنک هستند . در حالي که براي بعضي از مناطق سردسير همچون شمال اروپا خنک کردن موتور با هوا کفايت مي نمايند. قطعات دستگاه آب خنک عبارتند از :
1) پوش آب
2) پروانه رادياتور
3) رادياتور
4) شير تخليه آب
5) درجه آب
6) پمپ آب و واتر پمپ
7) ترموستات
8) درب رادياتور
9) لوله هاي لاستيکي



  پوش آب :

حفره هايي هستند که در بدنه موتور اطراف سيلندر يا در بدنه سر سيلندر در اطراف سوپاپ درآورده شده اند تا گرماي اضافي اين قطعات را خارج نمايند.

ادامه نوشته

ماشینهای کشاورزی - دستگاه روغن کاري

دستگاه روغن کاري

تمامي قطعات متحرک در تماس با يکديگر توليد اصطکاک مي نمايند. اصطکاکا گرماي فرايند و گرما درجه حرارت آن قطعات را آنقدر بالا مي بود که ذوب شده يا به يکديگر بچسبند. يک راه جلوگيري از اين ضايعه، روغن کاري است که اصطکاک را به کمترين مقدار رسانده و گرماي توليدي را نيز دفع مي نمايند. دستگاه روغن کاري از قطعات زير ترکيب مي يابد:
1) مخزن
2) نفس کش
3)پمپ
4) زهکش يا صافي
5) فيلتر
6) مجراها يا دالان هاي روغن
7) ميله روغن
8) درجه يا چراغ روغن

ادامه نوشته