×بررسي خاک هاي ايران از نقطه نظر PH
|
بررسي خاک هاي ايران از نقطه نظر PH | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
pH خاک هاي فلات مرکزي ايران در اکثر موارد بيش از 7 است و علت آن وجود کربنات کلسيم، سولفات کلسيم و املاح شور و سديمي مي باشد. در بعضي از خاک هاي غني از سديم و کربناتهاي محلول، PH خاک از 9 نيز تجاوز نموده و به 7/9 و حتي بيشتر مي رسد مثلاً خاک غني از سديم ، PH خاک تا 10 افزايش مي يابد. PH حداکثر خاک هاي فلات مرکزي ايران بين 7 تا 5/8 در نوسان است. در خاک هاي جنگلي شمال PH خاک اسيدي بوده و حتي به 2/4 کاهش مي يابد. عامل اسيدي شدن در اين مناطق نزولات آسماني، وجود ماسه سنگها و شنها است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصلاح خاک هاي آهکي از نقطه نظر کاهش PH: | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
همانطور که مي دانيم جذب تعداد زيادي از عناصر معدني در خاک هاي آهکي به کندي انجام مي گيرد در بين اين عناصر مي توان آهن، فسفر ، روي، کبالت ، پتاس و غيره را نام برد. در خاک هاي آهکي ايران مسئله کمبود و عناصر کمياب در حقيقت مطرح نيست زيرا اين عناصر در خاک هستند و حتي به مقدار زياد ولي به علت وجود آهک و يون کلسيم فراوان، جذب عناصر کم مصرف با مشکلات فراوان انجام مي گيرد. براي اصلاح و بهبود خاک هاي آهکي روش و متدهاي زيادي وجود ندارد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اسيديته حقيقي – اسيديته کل : | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
در خاک دو نوع اسيديته تشخيص داده مي شود: اسيديته حقيقي که آنرا اسيديته لحظه اي (actual acidity) و در واقع همان مفهومي است که تاکنون در مورد PH خاک گفته شد و وقتي از PH به طور کلي نام برده مي شود، منظور اين اسيديته است. بنابراين اسيديته حقيقي خاک نمايانگر غلظت يونهاي هيدروژن آزاد در محلول خاک مي باشد. خاک اسيدي داراي PH کمتر از 7، خاک خنثي داراي PH مساوي 7 و بالاخره خاک قليا داراي PH بيشتر از 7 اسيديته کل در واقع بيان کننده توانايي ضمني خاک در دارا بودن خاصيت اسيدي بيشتر از اسيدتيه حقيقي است به همين جهت آنرا اسيديته پتانسيل (potential acidity) نيز مي نامند. در مفهوم اسيديته کل، يون هاي +H قابل تبادل موجود در خاک که قابل جابه جا شدن به وسيله کاتيونها مي باشند، در نظر گرفته مي شود و اندازه گيري آنهم با تعيين مقدار کاتيون هاي فلزي که جاي هيدروژن قابل تبادل را مي گيرند، امکان پذير است. به طور کلي در ميان واحدها و ترکيبات عمده تشکيل دهنده خاک، عده اي به عنوان عوامل اسيدي و عده اي ديگر در نقش عوامل قليايي عمل مي کنند. از دسته اول رس و هوموس را مي توان نام برد. که همانند يک اسيد ضعيف (اسيدوئيد) اهميت فراوان در خواص فيزيکوشيميايي خاک دارند، در صورتي که آهک و ترکيبات حاصل از آن که در اغلب خاکها کم و بيش يافت مي شود،به عنوان يک عامل قليايي و خنثي کننده ترکيبات اسيدي به حساب مي آيد و بالا فرد در ميان کلوئيدها، هيدروکسيد آهن که از آن به عنوان کلوئيد با خاصيت باز ضعيف (بازوئيد) ياد شده، در دسته اخير قرار مي گيرند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تغييرات PH خاک : | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
دامنه تغييرات PH در خاک هاي طبيعي موجود، معمولاً بين حداقل 3 تا 5/3 و حداکثر 11 تا 12 قرار دارد. PH حداقل در خاک هاي باتلاقي و خاک هاي حاوي مقادير قابل ملاحظه سولفات آلومينيوم و PH حداکثر در خاک هاي قليايي مناطق خشک و حاوي مقادير زياد کربنات سديم اتفاق مي افتد. در شرايط يکنواخت مواد اوليه تشکيل دهنده خاک و ساير مشخصات فيزيکوشيميايي يکسان معمولاً هر قدر شستشو در خاکي بيشتر صورت گيرد، به دليل مهاجرت کاتيونها و عوامل قليايي، PH خاک تنزل مي يابد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اثرات مصرف کودهاي مختلف و ميکروارگانيسم ها روي PH | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مصرف کودهاي مختلف در خاک هاي زير کشت، تغييراتي در PH ايجاد مي کند، معمولاً کودهايي از نوع آمونياکي، سولفات، کلرور پتاسيم، سوپر فسفات ، گوگرد ، اوره و خون خشک موجب تنزل PH خاک مي شود، در حالي که کودهاي ديگر مانند سيا ناميد، اسکوري، نيتراتهاي سديم و کلسيم و کود دامي، PH خاک را بالا مي برند. تأثير فعاليت ميکروارگانيسم ها در عمل هوموسي شدن بقاياي آلي تأثير دارند، خواه ناخواه در PH خاک تأثير مي گذارند، چرا که محصول نهايي اين فعاليت در هر شرايط ، نوع مشخص از هوموس است که PH آن با نوع ديگر تفاوت دارد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
PH و حاصلخيزي خاک : | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
PH را نبايد به تنهايي عامل مستقل براي تعيين حاصلخيزي خاک دانست بلکه، PH معمولي از عوامل مختلف شيميايي است که به عنوان يک معيار قابل اندازه گيري نمايانگر چگونگي تلفيق عوامل مزبور است. در ذکر بهترين رقم PH همواره بايد شرايط ويژه هر منطقه از جمله منابع آب و خاک، آب و هوا و گياهان کشت شده، مورد توجه قرار گيرند. در يک حالت کلي مي توان گفت که اغلب گياهان براي رشد و بازدهي مطلوب، PH حدود خنثي زا مي طلبند. بعضي از گياهان مانند يونجه و چغندر PH کمي قليايي را ترجيح مي دهند (بين 7 تا 5/7 ) و بعضي ديگر مانند سيب زميني و يولاف در PH کمي اسيدي بهتر رشد مي کنند ( بين 5/5 تا 5/6) PO4-3 , HPO4-2 , H2 PO4-
صورت هاي مختلف اين آنيون مي باشند که به ترتيب از PH کمتر از 4 تا بالاتر از 9 در خاک ظاهر مي شوند. بهترين شرايط جذب فسفر در خاک براي گياهان 6 تا 7 و براي پتاسيم و گوگرد بالاتر از 6 است و براي ازت 6 تا 5/7 است. اگر PH به عنوان تنها وسيله ارزيابي در اختيار باشد در يک حالت کلي جدول استفاده از اراضي را مي توان به شرح زير ارائه نمود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عوامل مؤثر در PH خاک :
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
در شکل رابطه تقريبي بين PH خاک و قابليت استفاده عناصر غذايي گياه را نشان مي دهد. فعاليت قارچها، باکتريها و اکتينوميست ها نيز در اين شکل نشان داده شده است. براي اصلاح خاک هاي اسيدي که PH آنها کمتر از حد مطلوب باشد مي توان سنگ آهک (کربنات کلسيم) به آنها اضافه نمود. اين ماده طبق واکنش زير خاک عکس العمل نموده سبب اشباع نسبي کلوئيدها با کليسيم مي شود. PH مناسب براي برخي گياهان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
چون گاز کربنيک فرار بوده از خاک خارج مي شود، واکنش به طرف راست رفته و سبب بالارفتن درصد اشباع بازي خاک و نهايتاً بالارفتن PH مي گردد. چنانچه سنگ آهک به مقدار کافي و به طرز صحيحي مصرف شده و افزودن آن به خاک به فواصل مناسب تکرار شود مي توان PH خاک مزرعه را در حد مطلوبي نگه داشت. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
به جاي اسيد سولفوريک مي توان از گوگرد عنصري استفاده نمد. اين مبدأ در شرايط مناسب خاک توسط موجودات زنده زير خاک اکسيد شده به اسيد سولفوريک تبديل مي شود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||