تولید بذر  (کنترل و گواهی بذر)

تولید بذر
SEEd Production

تاریخچه:
تولید دانه ، بنیاد کشاورزی اولیه و تمدنهای بعدی را تشکیل داد.زمانی که بشر کشت ، برداشت و نگهداری بعضی از گیاهان علوفه ای را برای تأمین نیاز زمستانی آموخت،کوچ نشینی را رها کرده و اقامتگاههای دائمی را برای خود برگزید.کلیه تمدنهای مهم تاریخی بر اساس کشت غلات بوجود آمده اند.چون غلات غذای مردم را تشکیل می دادند و به راحتی قابل انبار کردن بودند.هرگاه روز یا روزهائی ناگهان غلات از زندگی روزانه ابنای بشر و تغذیه وامها و طیور حذف شود چه وضع و ماجرایی پیش می آید؟ اینکه اولین دانه گندم ،جو و….بطور دقیق در چه سرزمینی روئیده ،معلوم نیست و پاسخ به آن اگر غیر ممکن نباشد چندان آسان هم به نظر نمی رسد .هر چند مکان و زمان تشکیل اولین جوامع بشری را نمی دانیم ولی از قرائن و شواهد موجود چنین بر می آید که در سایه عنایت الهی فلات پر برکت ایران یکی از مراکز اجتماعات اولیه بوده و در هزاره چهارم پیش از میلاد در جنوب غربی این سرزمین یعنی ایلام وخوزستان و لرستان، پشتکوه و جبال بختیاری امروز مرکزیتی بوجود آمده و در هزاره سوم (پ.م) دشت غنی بین النهرین نیز عهد تاریخی خود را همگام با پیشرفتهای اجتماعی و دیگر شئون زندگی آغاز کرده است و گندم را در سواحل رودخانه دجله و فرات کشت می کردند. چینی ها برنج را در سواحل رودخانه هوانگ هو و یانگ تسه و سرخپوستان قبیله مایان ذرت را در دشتهای یوکاتان کشت می کردند.شکی نیست که مردم یونان و روم باستان نیز از کهن ترین ادوار تاریخی تملک شخصی را بر پایه تقسیم اراضی مزروعی استوار ساخته بودند.

ادامه نوشته

نظامهای بومی تولید بذر و قوانین و ضوابط مربوطه  (کنترل و گواهی بذر)

د ر بسیاری از کشورها، ضوابط تولید بذر در راستای توسعه تولید بذر گواهی شده تدوین شده است. قوانین بذر در کشورهای مختلف عموماً متشکل از مفاهیم مربوط به اجزای کیفیت بذر و اصلاح و معرفی ارقام جدید گیاهی می باشند. البته ضوابط رسمی تولید بذر برای نظامهای بومی تولید بذر که در طی نسلهای مختلف زارعین شکل گرفته است، ناکارآمد می باشد. نظامهای رسمی و ضوابط مربوطه نه تنها محدود کننده نظامهای بومی و رایج زارعین بوده، بلکه در برخی کشورها حتی این گونه فعالیتهای بومی را غیر قانونی اعلام نموده است.

قوانین بذر که روند مربوط به اصلاح و معرفی ارقام و هم چنین کیفیت بذر را ضابطه مند می نمایند، در بین کشورها و بر اساس نیازهای آن کشور و مسئولیت ارگانهای ذیربط متفاوت هستند. هدف نهائی قوانین بذر کنترل و نظارت کامل بر فرآیند تولید بذر می باشد، به عنوان مثال اگر دولت متولی کیفیت بذر باشد، تمامی بذرهای گیاهان زراعی بایستی توسط یک ارگان دولتی گواهی شده و تمامی ارقام جدید گیاهی نیز باید از طریق نظام ارزیابی ارقام جدید تأئید و به ثبت رسیده باشد. کشورهائی مانند ایران، اندونزی، مراکش، اوگاندا و ... دارای چنین قوانینی هستند. در طرف مقابل، کشورهائی نیز وجود دارند که هیچ گونه ضوابطی برای بازار بذر نداشته و قوانین بذر یا تجارت آنها هنوز اجرائی نشده است؛ ولی اغلب کشورها نظامهای بینابینی دارند. به عنوان مثال، بنگلادش کنترل کیفی را تنها برای تعداد محدودی از گیاهان زراعی اعمال می نماید؛ یا در امریکا بجای گواهی رسمی کیفیت بذر، از سیستم برچسب کیفیت مربوط به خود شرکتهای تولید کننده بذر استفاده می شود. در شرایطی که نظامهای نیرومند کنترل کیفی، مبتنی بر فعالیت ارگانهای کارآمد دولتی باشد، در حالیکه در مباحث اقتصادی چنین کشوری از مکانیزمهای معتدل کنترلی و یا بازار رقابتی کالاها پیروی شود، مانع از عرضه و فروش بذرهای با کیفیت نزدیک به استاندارد خواهد شد.

نظامهای بومی بذر که متشکل از تولید بذر توسط کشاورزان و خرید و فروش محلی آن می باشد، حداقل در تعاریف از ضوابط رسمی تولید بذر تبعیت نمی کند. به زبان ساده اینکه کشاورزان کاری را انجام می دهند که از حدود ده هزار سال پیش انجام داده اند وآن تولید بذر در مزرعه خودشان و فروش یا تبادل آن در درون جوامع روستائی و پیرامون خود بوده است. در این رابطه اخیراً مفاهیمی نظیر اصلاح نباتات مشارکتی (PPB) در راستای بهبود فنآوریهای بومی بذر شکل گرفته است. نکته بسیار مهمی که بایستی همواره مدنظر باشد اینکه قوانین موجود برای کنترل کیفی بذر، معرفی و ثبت ارقام اصلاح شده وحقوق مالکیت معنوی به نژادگران ممکن است اثرات نامطلوبی  برروی نظامهای بومی تولید بذر داشته باشد.


کنترل کیفی بذر

عموماً کیفیت بذربا مقدار جوانه زنی، وجود ناخالصیها و مقدار بذر علفهای هرز ومیزان آلودگی به بیماریهای بذرزاد بیان می شود. بسیاری از کشورها به منظور جلوگیری از عرضه بذرهای بی کیفیت به زارعین خود، نظام کنترل کیفی و گواهی بذر را بطور کامل اجرا می نمایند. در برخی از کشورها مانند هلند، وضع قوانین مربوط به کیفیت بذر توسط تولیدکنندگان واقعی بذر که نگران رقابت با عرضه کنندگان بذرهای بی کیفیت بودند، پیشنهاد شده است. ولی در اغلب کشورهای در حال توسعه، قوانین و ضوابط بذر توسط دولتها طراحی، پیشنهاد و پس از تصویب به اجرا درآمده است.

البته کنترل و گواهی اجباری بذر چنین کشورهائی که بر اساس مصوبات قانونی می باشد، توسط مؤسسات ناکارآمد یا کارشناسانی که از استقلال عمل کافی برخوردار نیستند، اجرا گردد، فاقد کارآئی لازم و کم تأثیر خواهد بود. در برخی از کشورها چنانچه حقوق و درآمد بازرسین فنی و کارشناسان آزمایشگاه ناکافی بوده و از سوی دیگر ریسک اقتصادی ناشی از آزمون یک توده بذری و تائید و گواهی آن بسیار بالا باشد، طبیعی است که استقلال چنین مؤسساتی به چالش کشیده شود. ناکارآمدی تولید بذر گواهی شده سویا در اندونزی مثال خوبی در این زمینه است. کاهش بیست درصدی قوه نامیه بذر در عرض یک هفته در شرایط آب و هوائی استوائی و انبارهای غیر فنی این کشور غیر منتظره نمی باشد. نظام بومی بذر، خطر کاهش قوه نامیه را با کوتاه کردن زمان نگه داری بذر( محصول برداشت شده بلافاصله برای تولید محصول بعدی کشت می شود)، به حداقل رسانده است. این مهم با درک صحیح شرایط تولید و تناوب متداول در مناطقی مانند جاوه شرقی در طی فصل بارانهای موسمی با کشت پیوسته سویا و در فصل کم باران با کشت سویا پس از برداشت برنج، بدست آمده است. این در حالی است که فرآیند گواهی بذر سویا در این کشور برای طی مراحل اداری، نمونه برداری، تستهای آزمایشگاهی و نصب برچسب حداقل دو تا سه هفته طول می کشد و این تأخیر باعث کاهش ناخواسته کیفیت بذر می گردد. در نتیجه بذرهای بومی و غیر گواهی شده دارای ظرفیت جوانه زنی بالاتری نسبت به بذر گواهی شده هستند.

براساس مفاهیم و مواد موجود در قوانین بذر، تمامی بذرهای مورد کشت (مانند ترکمنستان) و یا تمامی بذور موجود در بازار (اغلب کشورها) بایستی توسط ارگان رسمی کنترل وگواهی بذر مورد تأئید قرار گیرند و یا اینکه صحت مندرجات روی برچسب بسته های بذری مورد تأئید قرار گیرد که این به معنای  پذیرش مسئولیت نوشته های روی برچسب توسط تولیدکننده بذر است.

چنین ضوابطی تبادل زارع به زارع بذر ویا فروش مقادیر تجاری بذررا در بازارهای محلی ممنوع کرده است. طبق چنین قوانینی، فروش بذر غیر گواهی شده جرم محسوب می گردد ولی در عمل بسیاری از کشاورزان که بطور سنتی وابسته به کشت این چنین بذرهایی هستند، بی توجه به قانون به حیات کاری خود ادامه می دهند. به عبارتی در بسیاری از موارد، تولید و مبادله چنین بذرهایی عرفاً مجاز می باشد.

اخیراً فعالیتهائی در راستای حمایت از نظامهای بومی بذر توسط سازمانهای غیر دولتی (NGO) ودر مواردی توسط ارگانهای دولتی که خود آشنا با مشکلات فرآروی قوانین رسمی بذر هستند، آغاز شده است (Louwaars and van Marrewijk, 1996). اما تا زمانیکه چنین تشکیلاتی (سازمانهای غیر دولتی) رشد کافی نموده و به دستاوردهائی نایل گردند، به دلیل تقابل منافع آنها با فعالیتهای شرکتهای دولتی بذر و یا شرکتهای خصوصی که بذر گواهی شده تولید می نمایند، از همان ابتدای فعالیت و با استفاده از مفاد قانون بذر و ضوابط مربوطه، فعالیت آنها به چالش کشیده شده و حتی متوقف می گردد. در این مورد بهترین مثال قابل طرح تولید بذر ذرت از ارقام آزاد گرده افشان توسط یک سازمان غیر دولتی در کشور زیمباوه بود که در اواسط دهه 90 میلادی، پروژه این نهاد در پی شکایت شرکتهای خصوصی تولیدکننده بذر هیبرید به تعطیلی کشانده شد (Louwaars, 2000).

بروز چنین مشکلاتی برای بنگاههای اقتصادی که بر مبنای نظامهای بومی بذر فعالیت می نمایند، کم و بیش در تمام نقاط دنیا وجود دارد.سازمانهای غیر دولتی گوناگونی در کشورهائی مانند اوگاندا، تانزانیا و افریقای غربی و مؤسسات بین المللی مانند مرکز بین المللی تحقیقات کشاورزی در مناطق خشک (ایکاردا) در این راستا فعالیتهای مثبتی را آغاز نموده اند. بدیهی است نزدیک نمودن تشکیلات بومی بذر به ضوابط سفت و سخت کنترل و گواهی بذر بسیار دشوار است. آنها امکانات فنی و توانائیهای مالی لازم را برای بازرسی از مزارع و بذرهای تولیدی خود را ندارند. دستیابی به فواصل ایزولاسیون، هنگامیکه بذر در قطعات بسیار کوچک تولید می شود، امکانپذیر نمی باشد. خلوص بالای بذر زمانیکه ابزار و ادوات فرآوری دارای استانداردهای لازم نیستند، غیر قابل دسترس است. در چنین شرایطی، ضوابط کنترل و گواهی بذر اثرات مثبت مربوط به توسعه کمی و کیفی نظامهای بومی را خنثی خواهد نمود. لذا بدیهی است فقدان نظامهای تولید و عرضه محلی بذور بسیاری از گیاهان زراعی که نظام رسمی تولید، گواهی و عرضه بذر توجه جدی (مانند تولید و عرضه بذر گواهی شده حبوبات) بدانها ندارد، می تواند لطمات جدی را به تولید محصول در اغلب کشورهای در حال توسعه وارد نماید.

بذر (Seed

ساقه چه Caulicle، پوشش بذر Seed coat، ريشه چه Radicle، برگچه Leaflet، ميانگره Internode، گره Node، آندوسپرم.

 

 


بذرازديدگاه كشاورزي

 

 


عبارت است ازهرقسمت گياه كه پس ازكاشت Implant ميتواند گياهي مشابه گياه اوليه را توليد نمايد.

 

 


بذرازديدگاه گياهشناسي Botany

 

 


گياهچه ي Seedling كوچك وكاملي Perfect كه تمام اندامهاي لازم را براي تكثير Propagation دراختيارداشته وبصورت فشرده Intensive درون اندامي به نام بذرتجمع Congregation يافته است.


بنابراين بذرميتواند مانند غده Tuber، پياز Onion، ريزوم Rhizoid، استولن Stolon، پاجوش  Sprigو قلمه Cutting، يك عضو رويشي ويا مانند دانه Grain حاصل ازفرآيندهاي زايشي باشد. با اين توضيحات، تكثيرميتواند جنسي ويا غيرجنسي باشد، بذري كه حاصل ازفرآيندهاي جنسي است ميتواند به شكل يك ميوه ي خشك مثل گندم Wheat(Triticum vulgare)، جو Barley(Hordeum vulgare)، ذرت Corn(Zea mays) ويا اينكه مغزميوه باشد مانند لوبيا Bean(Phaseolus vulgaris)، ماش Ers(Phaseolus mungo)، عدس Lentil، سويا Soybean(Glycine max) ويا ممكن است قسمتي ازپوست ميوه باشد. بذردرتكثيرغيرجنسي ميتواند به شكل غده ي زيرزميني مثل سيب زميني Potato (Solanum tuberosum )، پيازويا ساقه هاي هوايي مثل نيشكر Sugar cane (Saccharom officinarum ) باشد. بنابراين دراصطلاح علمي، بذرگياهچه اي كاملا" رشد نيافته ميباشد كه همانند پلي بين نسلها عمل ميكند. بسياري ازگياهان زراعي به منظورتوليد بذر كشت ميگردند.

 

 


فعاليتهاي آنزيمي وهورموني درون بذر

 

 


هراندامي براي تكثيربايستي يك سلول اوليه (آغازين، بنياذين، آغازگرويا جنين Embryo) داشته باشد. اولين فرآيندي Process كه درهنگام جوانه زدن Germination رخ ميدهد، جذب Absorption آب است، جذب آب پديده اي فيزيكي ميباشد كه هم بذورزنده وهم مرده قادربه انجام آن هستند. مواد غذايي موجود درآندوسپرم ازجمله قندها بايستي شكسته شده وبه مصرف جنين برسند تا اينكه رشد كرده وسبزنمايد واين عمل(تجزيه ي قندها) توسط آنزيمهاي موجود انجام ميگيرد. فرم ذخيره اي قند دردرون گياه نشاسته Starch بوده وبا توجه به اينكه نشاسته بردوقسم (آميلوز وآميلوپكتين) است، تجزيه ي آن توسط دو آنزيم صورت مي پذيرد.


 از روی سئوالهای افراد بهتر از جوابهاشان می‌توانید درباره آنها قضاوت و داوری کنید. (ولتر)