×گندم Triticum Sativum

*گندم Triticum Sativum

در ابتدای هر کشتی بايد زمين را آماده نماييم . نکته مهم در آماده سازی بستر بذر با

توجه به اينکه گندم به نشست خاک در بعد از رويش فوق العاده حساس است شخم

را بايستی حدود يکماه قبل از کاشت انجاه دهيم . در مورد کاشت گندم بلافاصله بعد

از انجام شخم های عميق خودداری کنيم گندم به نوع شخم حساسيت ندارد و

بيشتر شخم سطحی را انجام می دهند . تسطيح خاک نيز يکی از مواردی است که

بايد مورد توجه قرار گيرد زدن لولر بايستی همزمان باشد با عمليات تهيه زمين و بستر

بذر زدن لولر باعث می شود که عمق بذر تنظيم شده باقی بماند و آبياری نيز تسهيل

می گردد .

تاريخ کاشت در مناطق سردسير بايد دو ماه قبل از يخبندان ممتد باشد که در مهرماه

می باشد . برای هر روز تاخير در کاشت ۱٪ به ميزان بذر اضافه می کنيم . زمانی بايد

کشت شود که در زمان سرما به ۴ برگی رسيده باشد .

در مورد نياز کودی گندم بايد بگويم که برای تعيين دقيق آن نياز به آزمايش خاک می

باشد .

ازت : بصورت نيترات جذب می شود و آمونيم و اوره فرمهای قابل جذب بعدی می

باشد و اهميت کمتری دارد .تلفات گازی ازت بدليل نيترات زدايی و غرقاب بودن زمين

می باشد و تلفات گازی آونياک بر اثر پخش در سطح خاک می باشد . برای کاهش

تلفات بهتر است کود سرک را با آب حل کنيم و زمانی ک.د را در مسير آب قرار دهيم

که نصف کرت يا فارو را آب رفته باشد . ۲۵۰ تا ۳۰۰ کيلو اوره در هنگام کاشت - پنجه

زنی - ساقه رفتن و تشکيل سنبله مصرف می شود . بهتر در هنگام کاشت ۵۰ کيلو

و در هنگام پنجه زنی و ساقه رفتن ۱۰۰ کيلو و در مرحله تشکيل سنبله ۵۰ کيلو در

هکتار مصرف کنيم .

فسفر : فسفر تمايل به جمع شدن در سطح خاک دارد . فرم محلول فسفر بيشتر

قابل جذب می باشد . ازت و فسفر در تعامل با هم می باشند . فسفر توسط نوک

ريشه جذب می شود . فسفر را بهتر است با شخم به عمق خاک بفرستيم . ۱۵۰ -

۱۰۰ کيلو سوپر فسفات تریپل در هکتار نياز می باشد .

پتاسيم : کند جذب است . باعث بزرگ شدن دانه و افزايش کيفيت گندم و افزايش

مقاومت به تنش خشکی و مقاومت به آفات و امراض می باشد . ۱۵۰ -۱۰۰ کيلو

فسفات پتاسيم در هکتار نياز است .

علاوه بر عناصر پر مصرف گندم به عناصر کم مصرفی نيز احتياج دارد . سولفات روی ۴۰

کيلو و سولفات آهن ۴۰ کيلو در هکتار نياز می باشد .

ارقام الموت٬ بزوستايا ٬ زرين و شهريار ارقام زمستانه می باشند که بايد از ۲۰ - ۱

مهر کاشته شوند . ارقام بک کراس روشن و الوند نيمه زمستانه هستند که بايد از

۲۰ مهر تا ۲۰ آبان کاشته شوند .

۱۸۰ تا ۲۲۰ کيلو بذر در هکتار نياز می باشد . نکته مهم در آبياری اين است که بايد در

پاييز ۲ آب به گندم بدهيم .

داشت :

در مرحله داشت گندم يکی از مواردی که اهميت زيادی دارد مبارزه با علفهای هرز می

باشد . چون گندم يک گياه باريک برگ می باشد علفهای هرز پهن برگ را به راحتی

می توان کنترل نمود . برای کنترل آنها از سموم تو فور دی و گرانستار استفاده می

شود . در مصرف تو فور دی بايد دقت کنيم که زمان مصرف آنرا رعايت کنيم زيرا ممکن

است که محصول خودمان نيز از بين برود . تو فور دی را بايد بعد از ۴ -۲ برگی گندم تا

زمانی که بند دوم ساقه گندم تشکيل شده مصرف کنيم . و به ميزان ۲ - ۱.۵ ليتر در

هکتار بايد مصرف کنيم .

گرانستار : ميزان مصرف ۲۰ - ۱۰ گرم در هکتار است . از مرحله ۲ برگی گندم تا

تشکيل بند دوم ساقه بايد مصرف شود . آزمايشات نشان می دهد که اختلاط اين دو

سم با هم نتيجه بهتری می دهد به اين صورت که ۱۳- ۱۰ گرم گرانستار + ۱- ۷. ليتر

تو فور دی به هم مخلوط شود و مصرف گردد .

برای از بين بردن علفهای باريک برگ مثل يولاف از سمومی مانند آونج به ميزان ۴ ليتر

در هکتار در مرحله پنجه زنی گندم استفاده می شود و قابل اختلاط با تو فور دی می

باشد . تاپيک علفهای يولاف و لوليم را کنترل می کند . رای گندم مصرف می شود و با گرانستار قابل اختلاط است و به ميزان ۱ ليتر در هکتار مصرف می شود .

ايلوکسان : بهترين لوليم کش است و چچم را کنترل می کند . به ميزان ۲.۵ ليتر در

هکتار استفاده می شود .

پوماسوپر : يولاف را کنترل می کند و در گندم و جو استفاده می شود به ميزان ۱- ۶.

ليتر در هکتار و با گرانستار قابل اختلاط است .

نکته : علف کشهای باريک برگ را بايد قبل از پنجه زنی علف هرز مصرف کنيم .

آفات و بياريها :

سن گندم : سن کندم در دو مرحله خسارت می زند . اولين مرحله سن مادر است

که در بهار هنگامی که دما به حدود ۱۰ درجه می رسد از مخفی گاه زمستانه خود

بيرون می آيد و به مزارع حمله می کند. سن مادر از برگها و جوانه انتهايی تغذيه می

کند و باعث از بين رفتن گندم می شود . برای مبارزه بايد به جمعيت آن در مزرعه دقت

کرد در مزارعی که بيشتر از ۳ تن عملکرد دارند تعداد ۵- ۴ سن مادر در متر مربع را بايد

مبارزه نمود . بعد از تغذيه سن مادر در پشت برگها تخم گذاری می کند که سن پوره

خارج شده از تخمها با مکيدن شيره دانه ها باعث خسارت می شوند . که در مزارع

بابيش از ۳ تن عملکرد تعداد ۷ - ۶ پوره در متر مربع را بايد مبارزه نمود . برای مبارزه از

سم فنيتريتيون و فنتيون به ميزان ۱.۲ ليتر در هکتار مصرف می شود .

شته روسی : علايم حمله آن به گندم به اين صورت است که کندم بنفش می شود و

کوتوله باقی می ماند و به خوشه نمی رود . برگ در امتداد رگبرگها بنفش می

شود .برای مبارزه با آن در زمان مبارزه با سن گندم آن نيز کنترل می شود .

ديگر آفات گندم خسارت چندانی نمی زنند و در هنگام مبارزه با سن گندم کنترل می شوند .

از بيماريهای گندم می توان به سياهک آشکار اشاره نمود : بوته های بيمار قوی تر و

رشد سريعی دارند . عامل بيماريزا روی گل فعاليت دارد و سنبله را به يک توده سياه

تبديل می کند . توسط باد پراکنده می شود برای مبارزه با آن از سموم ويتاواکس و

کاربندازيم بصورت پودر وتابل قابل حل در آب و به ميزان ۲۰۰ گرم برای ۱۰۰ کيلو بذر

استفاده می شود .

سياهک پنهان : علايم آن شامل کوتاه ماندن ساقه و کاهش برگها و کوچک ماندن

برگها است و رنگ برگها در سطح گره فوقانی به آبی مايل به سبز تبديل می

شوند .سنبله ها کوتاهتر يا دراز تر هستند در هنگام خرمنکوبی دانه های آلوده

شکسته و قارچ روی دانه های سالم ميريزد و آنها را آلوده می کند و يا در خاک ميريزد

که تا ۱ سال قوه ناميه خود را حفظ می کند .که از زمان جوانه زنی فعاليت آن شروع

می شود . برای مبارزه با آن بايد بذور را با سموم ويتاواکس و کاربندازيم به ميزان ۲۰۰

گرم در ۱۰۰ کيلو بذر صدعفونی نمود .

سفيدک سطحی : اگر در اواخر فروردينتا اوايل خرداد بارندگی زياد باشد بروز می

کند . ابتدا در قسمتهای پايينی در سطح پهنک و نزديک رگبرگها لکه های پراکنده٬

کوچک و کشيده با پوشش تار عنکبوتی سفيد ظاهر می شود که با افزايش ضخامت

خاکستری و قهوه ای روشن می شود . برای مبارزه بايد از ارقام مقاوم استفاده نمود

و از ارکيبات گوگردی يا کاراتان ستفاده نمود .

گندم معمولا هر ۱۵ -۱۰ روز يکبار بايد آبياری شود . که معمولا گندم به ۵ آب نياز دارد

که شامل خاک آب که اولين آبياری را می گويند و دوم در هنگام پنجه زنی و سوم در

هنگام ساقه رفتن و چهارم هنگام گلدهی و آخر در هنگام دانه بستن می باشد .

برداشت :

هنگامی که دانه ها سخت شدند که ديگر با ناخن تقسيم نمی شدند و رطوبت دانه

۱۴٪ می باشد هنگام درو می باشد . برای برداشت بايد از کمباين های که معاينه

فنی شده اند استفاده شود که بهتر است نو باشند و ريزش بيشتر از ۵٪ نداشته

باشند .

-خواص چای :

-خواص چای :

چای مانند قهوه در ردیف رایج ترین و مهم ترین نوشابه های مطبوع و مورد مصرف در بیشتر جهان می باشد .

چای دارای اهمیت غذایی ودارویی بسیاری است . ولی مهم ترین اثر ان تاثیر برروی سیستم اعصاب و در نتیجه رفع خستگی و ایجاد ارامش در انسان است چای دارای مقادیر قابل توجهی پروتئین . هیدراتهای کربن وانواع مختلفی از ترکیبات شیمیایی میباشد . چای دارای اثر انرژی زایی بالایی میباشد . بطوری که یک فنجان چای ۴ کیلو کالری انرژی به بدن می رساند . مصرف زیاد چای می تواند باعث طپش قلب . عصبانیت . اضطراب . بی خوابی و لاغری شود .

تاریخچه چای

تحقیقات نشان میدهد که بوته چای را در حدود۳هزار سال (ق.م) در چین می شناخته اند . کیاه چای و واریته های ان به حالت وحشی در شمال هنددرناحیه ای به نام اسام میروییده . از نظر کاشت و مصرف چین اولین محلی است که این گیاه در انجادر حدود ۲۷۰۰ سال (ق.م)کشت می شده وبه مصرف میرسیده در زمانهای گذشته کاهنهای بودایی برای کمتر خوابیدن از چای استفاده می کرده اند وافسانه ای دراین مورد هست که می گوید کاهنی بنام بودهیدهارمادر مراجعت از ژاپن به خواب می رود وپس از بیدار شدن برای تنبیه شدن مژههای خود را کند وروی زمین ریخت این مژهها در خاک ریشه داد وتبدیل به درخت چای شد . انتشار این گیاه از چین به ژاپن وهندو از قرن پانزدهم در اروپا کشت چای رایج شد

کشت چای درایران

واما ایران :

از اوایل قرن بیستم چایکاری در ایران اغاز شد . قبل از سال ۱۲۸۰(ه . ش )کشت چای درایران رواج نداشت و ایرانیان قدیم به جای چای قهوه می نوشیدند . به همین دلیل چایخانه های ایران همان نام قدیمی خود یعنی قهوه خانه را حفظ کرده اند .

علاقه دولت ایران به کشت چای در سال ۱۲۸۰ (ه .ش)باعث شد تا سفیر ایران در هند بنام حاج محمد میرزا کاشف السلطنه ماموریت یافت تا چگونگی کشت چای را بیاموزد . ایشان پس از مدتها کار وتلاش روی مزارع چای در هند موفق شد اصول و فنون چایکاری را بیاموزد و با موافقت دولت هند تعداد ۲۰۰۰ نهال چای به ایران بیاورد و انها را در زمینی در نزدیکی شهر لاهیجان در استان گیلان بکارد . پس از ان بودکه بتدریج کشت چای در ایران رواج یافت .

مشخصات چای

گیاه چای از تیره teaceae است . نوع پرورشی ان بنام camellia sineasis است. به دو شکل وحشی وپرورش یافته است . در حالت وحشی ارتفاع ان ارتفاع ان به ۱۰- ۱۵ متر می رسد که اغلب در کشورهای خاور دور می روید . انواع پرورشی ان دارای ارتفاع ۵۰ - ۷۰ متر است . که حداکثر به ۲ متر می رسد .

تقسیم بندی چای از لحاظ زراعی :

۱ -گونه چینی

۲- گونه اسامی و کامبوجی

۳-نژادهای دو رگه

تقسیم بندی گیاه چای از لحاظ طرز تهیه و تولید :

۱- چای سیاه

۲- چای سبز

۳- چای اولنگ

۴- چای قالبی

انواع چای

چای سیاه

این نوع چای پس از انجام تمام مراحل چایسازی بدست میاید این نوع چای به دو طریق رسمی یا ارتدکس و غیر رسمی بدست می اید در روش ارتدکس که همان روش چایسازی ایران نیز می باشد تماممراحل تهیه چای از قبیل : پلاس ومالش و تخمیر و خشک شدن انجام می گیرد این نوع چای دارای درجه بندی هایی مثل :چای قلم . پیچیده . باروتی . و ... می باشد . در چای غیر رسمی از ماشینهایی استفاده می شود که در ان مرحله پلاس حذف می شود . این چای در ایران استفاده نمیشود .

چای سبز:

این نوع چای بیشتر در چین و ژاپن مصرف دارد . دراین نوع چای عمل تخمیر صورت نگرفته و پس از مالش بلافاصله چای را خشک می نمایند . این نوع چای کم رنگ ولی معطر می باشد و دارای خواص درمانی بسیاری می باشد.

چای اولنگ:

در این نوع چای عمل تخمیر بطور کامل انجام نشده و بصورت ناتمام می ماند .و در چین و ژاپن مصرف ان رایج است.

چای قالبی :

نوعی از چای که برای تهیه ان از برگ و ساقه و ترکه چای استفاده می شود . این نوع چای پس از انجام مراحل تهیه چای بصورت پودر و در قالبهایی که از نوع چوب می باشد ریخته ودر اپر فشار بصورت قالبی در می اید.

-بررسی اقتصادی خاکورزی حفاظتی در تناوب گندم- آیش:

-بررسی اقتصادی خاکورزی حفاظتی در تناوب گندم- آیش:

-فرسايش بادی و وزش گرد وغبار مرسوم ، بر زمين هايی که مورد خاکورزی گندم زمستانه- آيش تابستانه ، در واشنگتن شرقی ايالات متحده ی آمريکا قرار دارند، باروری خاک را کاهش می دهند و می توانند با کيفيت نا مطلوب هوا همکاری کنند.خاکورزی خفاظتی در طول آيش، برای کاهش دادن فرسايش و گرد و غبار شناخته شده است اما خاکورزی سنتی(CT) هنوز بر بيش از 80 درصد زمينهای اين منطقه به کار برده می شود. اين مقاله نتايج اقتصادی يک دوره ی 5 ساله (سالهای زراعی 1995 تا 1999 ) سيستم خاکورزی را که در منطقه ی ليند واشنگنتن پژوهش شده است گزارش می دهد. ميانگين بارش سالانه پايگاه 224 و خاک لومی سيلتی شانو ( سيلتی زبر، مخلوط شده، فوق العاده فعال، مرطوب Xeric Hapolcambids )است. سيستم های خاکورزی هستند: 1- خاکورزی سنتی(CT توضيح در روبرو)-2-حداقل خاکورزی (MT:کشت وعلف کشها)-3- حداقل خاکورزی تاخيری(DMT:علف کشها وکشت تاخيری). محصول دانه ای گندم در ميان اين سالها بين 79/1 تا 20/5 در هکتار برآورد شده است. اما بين محصول دانه ای سيستم های خاکورزی در هر سال يا هنگام تحليل ميان سالها اختلافی وجود ندارد. سيستم خاکورزی ، به طور اقتصادی ، بر اساس برگشتی بازار نسبت به هزينه های کل توليد مشابه بودند، اما DMA از CT براساس برگشتی بازار نسبت به هزينه های متغير ، سود آوری کمتری داشت (البته اين سودآوری کمتر، چندان محسوس نبود).تحليل گران اقتصادی نشان می دهند که هيچ کمک مالی مورد نياز نمی باشد تا توليد کنندگان را برای تغيير از شيوه ی سنتی به شيوه ی آيش با شخم کمتر ترغيب کند، زيرا اين سيستم ها در مجموع سود آور هستند. چون هيچ طعمه و دليل اقتصادی بلند مدت و کوتاه مدتی برای تبديل کردن CT به MT ( که خاک را حفظ می کند) وجود ندارد ، اين يک راه حل پيروزمندانه و موفقيت آميز برای کشاورزان و محيط زيست می باشد.

هنگامی که مساحت زمين تحت آيش تابستانه(بهاره) در آمريکا در طول سه دهه ی گذشته کاهش پيدا کرد، تناوب گندم-آيش زمستانه(پاييزه)، سيستم مسلط و عمده ی کاشت در مناطقی که بارندگی سالانه یکمتر از 350 ميليمتر دارند، باقی ماند. در ايالت واشنگتن شرقی و مناطق شمال مرکزی ، آيش بهاره- گندم پاييزه ، سيستم مسلط و عمده ی کاشت بر تقريبا 2 ميليون هکتار می باشد. کشاورزان در گريت پلين شمالی به طور مشخص فرسايش بادی را در زمين های آيش شده کاهش دادند با پذيرفتن سيستم خاکورزی کمينه (MT) و تمرين سيستم های بدون خاکورزی و شواهد تازه ای کاهش مشابه را در فرسايش بادی و تحمل در برابر گرد و غبار باد در پاسيفيک نوثوست نشان می دهد.

مرکز اطلاعات خاکورزی حفاظتی(CTIC) گزارش داد که کشاورزان در ايالات های گريت پلين غربی و پاسيفيک روشهای MT و بدون خاکورزی را بر 34 درصد زمينهای زراعی بکار بردند. اگرچه در ايالت واشنگتن فقط 26 درصد زمينهای زراعی در روش MT و بدون خاکورزی بودند. در واشنگتن شرقی- مرکزی که بارش سالانه معمولا بين 150 تا 300 ميلی متر است، حتی آيش MT کمياب است. برای مثال ، در حومه آدامز قلب منطقه گندم- آيش واشنگتن ، خاکورزی سنتی هنوز بر 88 درصد زمينهای زراعی بکار برده می شود.

بيشترين مطالعات اخير اقتصادی روشهای بدون خاکورزی و MT در سيستم گندم- آيش به منطقه ی گريت پلين آمريکا و پريريس کانادا مربوط می شود. بازنگری اين کار نشان داده است که سودبخشی مرتبط به اين سيستم های خاکورزی در مناطق نسبتا کم آب، با تغيير موقعيت تغيير کرده است، اگرچه ، کاهش خاکورزی عمدتا برگشتی خالص را افزايش می دهد وقتی شدت کشت زراعتی هم افزايش يابد. وقتی پيشنهاد اين سيستم ها برای خاک و هوا مفيد تشخيص داده شدند، برخی پژوهشگران گزارش دادند که برای روش بدون خاکورزی هزينه توليد بالاتر است. اسميت و همکارانش گزارش دادند که حضور غير قابل کنترل علفهای هرز در روش بدون خاکورزی در مناطق نسبتاکم آب می تواند به طور عمده هزينه ی علف کشی و توليد کل را با ببرد. اگرچه پژوهش های اخير کشاورزانی که روش بدون خاکورزی را در يک منطقه نسبتا کم آب واشنگنتن شرقی آزمايش کرده اند، آشکار می کند که هزينه ی توليد آنها برای کشت هايی که بذرپاشی آنها در بهار انجام می شود کمتر از روش CT بوده است. خاکورزی سنتی که در طول آيش به کار برده می شود شديد است و اغلب خاک را نسبت به فرسايش آسيب پذير می کند.کمبود پس مانده های گياهی،کلوخه و زبر خاک بر سطح خاک می تواند يک تهديد فرسايش بادی خطرناک را بوجود آورد و مطرح سازد. سيستم خاکورزی حفاظتی در پاسيفيک نوثوست عموما ابزار بدون برگردان را به کار گرفت مانند تيغه پهن V شکل برای خاکورزی مقدماتی بهاره ، به همراه استفاده از علف کشها بجای يک يا دو عمليات خاکورزی. اين کار مقادير بيشتری پس مانده های سطحی و زبری خاک را در طول آيش در مقايسه با روش CT حفظ می کند. لی خبر داد که ذرات گرد وغبار معلق که 10 ميکرو متر (PM-10) و کوچکتر بودند در اسپوکان ايالت WA به 31 تا 54 درصد کاهش خواهند يافت، اگر خاکورزی حفاظتی يا روش بدون خاکورزی جايگزين آيش بهاره سنتی شود.

هر دو منطقه ی اسپوکان و تری سيتيز اوربان در مواجهه با استانداردهای دولتی کيفيت هوا برای PM-10 در چندين مورد رد شدند. يکی از اين موارد، در طول يک توفان غبار (شن) بزرگ در 25 سپتامبر 1999 بود، وقتی که PM-10 به 405 ميکرو گرم رسيد که تقريبا سه برابر استاندار مجاز ملی 150 می باشد. در آن روز، در تصادف چند اتومبيل در نزديک پندلتون هفت سرنشين کشته و22 نفر مجروح شدند. بله ، تخلف از فرمان استاندارد های دولتی کيفيت هوا، که نمايندگان کيفيت هوا طرحها را گسترش می دهند تا اين مشکل را حل کنند.

چرا بيشتر کشاورزان گندم- آيش در پاسيفيک نوثوست درون مرزی خاکورزی حفاظتی را کار نمی برند؟ برخی کشاورزان ميزان دانه آب ناکافی برای استقرار موقعيت گندم پاييزه ، مشکلات در کنترل دم روباهی کلاهی (bromus tecnicum ) و ديگر علفهای هرز ، به علاوه ی شيارباز کن دانه به علت پس مانده بيش از حد را دليل اين موضوع می آورند.

همچنين مواردی درباره ی خطر سرمايه گذاری در ابزار های خاکورزی حفاظتی نمايان و آشکار می شود تا برای برخی کشاورزان واشنگتن شرقی زمينه ی بی ميلی شود وآنها سيستم های آيش خاکورزی حفاظتی را قبول نکنند اين مقاله عملکرد محصول دانه ای و سودبخشی روش خاکورزی کمينه (حداقل خاکورزی:MT ) و روش خاکورزی کمينه ی تاخيری (حداقل خاکورزی تاخيری :DMT) را در مقايسه با خاکورزی سنتی (CT) گزارش می دهد( برای کشت گندم آيش در واشنگتن شرقی نسبتا کم آب).

وسايل و روشهای آزمايش

آزمايش سيستم خاکورزی تناوب گندم- آيش از آگوست 1993 تا جولای 1999 در ايستگاه پژوهشی آيشی دانشگاه ايالت واشنگتن در ليند واشنگتن انجام شد. اگرچه اولين عمليات آيش در سال 1993 رخ داد ، اما پژوهش به مانند يک تحقيق 5 ساله توليد گندم انجام شد که از 1995 تا 1999 طول کشيد(جدول 1) خاک لومی سيلتی شانو بيشتر از 2 متر عمق با شيب کمتر از 2 درصد داشت. اين طرح آزمايشی يک بلوک کامل تصادفی از سه سيستم خاکورزی بود که چهار دفعه تکرار شد. قطعات مستقل 46×18 متر بودند ، که اجازه می داد تا تجهيزات کشاورزی در حد و اندازه ی صنعتی و تجاری استفاده شود . بخشهای نزديک به هم وهم جوار زمين استفاده شدند برای اينکه بتوانيم داده ها را از هر دو بخش محصول و آيش پژوهش در هر سال جمع آوری کنيم .سه سيستم مديريتی خاکورزی عبارت بودند از:

ا- خاکورزی سنتی (CT ) :تکرار و زمان بندی استاندار عمليات خاکورزی و استفاده از ابزار های معمول مورد استفاده کشاورزان

2- خاکورزی حفاظتی (MT): تکرار و زمان بندی استاندارد عمليات خاکورزی ، علف کش ها به جای خاکورزی جايگزين شدند و يک خيش V شکل ، بدون آنکه خاک را برگرداند با چنگک غلتان همراهش برای خاکورزی مقدماتی بهاره استفاده شد.

3- خاکورزی خفاظتی تاخيری (DMT): شبيه به روش MT ، بجز خاکورزی مقدماتی بهاره با خيش V شکل که دست کم تا اواسط ماه مه به تاخير انداخته شد. سيستم DMT شامل تحقيق شده است تا تاثيرش بر نگه داری رطوبت خاک ، کنترل فرسايش بادی و به علاوه ، امکان پذير و عملی بودن اقتصادی آن ، آزمايش و بررسی شود.يک فهرست کامل عمليات و زمان بندی کشت برای هر سيستم خاکورزی در سراسر پژوهش در جدول 1 ديده می شود. توصيف جزئی خاکورزی و ديگر عمليات کاشت برای همه سيستم های خاکورزی در شيلينگر(2001) گزارش شده اند.

تحليل اقتصادی

روشهای استاندارد بودجه بندی فعاليت ها (سرمايه گذاری ها) به کار گرفته شدند تا متوسط هزينه های ثابت و متغير توليدات را برای هر سيستم خاکورزی تخمين بزنند. هزينه های ثابت شامل استهلاک ، بهره، مالياتها، مسکن(تهيه جا) و بيمه بر دستگاهها و يک هزينه ی سرجمع کشت هستند. هزينه های زمين براساس قانون محلی دوسوم مستاجر و يک سوم موجر از محصول سهم می برند می باشد که با بازده سالانه سالانه تغيير می کند. هزينه های متغير شامل بذر ، کود ، علف کش ، بيمه آتش سوزی و تگرگ ، سوخت ، تعميرات و نيروی کار می باشد. هزينه های توليد برای هر سيستم خاکورزی براساس ترتيب حقيقی عمليات که در آزمايش انجام شده است می باشد( جدول 1) اما دستگاههای مخصوص مقياس کشت در منطقه را مورد فرض قرار داديم. خيش V شکل تيغه پهن تنها ابزار اضافی ای بود که برای تغيير از سيستم CT به MT يا DMT مورد نياز بود. ميزان کود ، علف کش و بذر آن مقاديری هستند که در آزمايش ليند استفاده شدند(جدول 1). ميزان محصولات دانه ای ، ميانگين سالهای 1995 تا 1999 هستند که از اين آزمايش بدست آمده اند (جدول 2) . همه ی مقدار های هزينه و سود برای هر هکتار تناوبی جمع آوری شدند. برای مثال ، هزينه ها و سود های آيش گندم پاييزه- آيش بهاره برای نيم هکتار گندم پاييزه و نيم هکتار آيش محاسبه شدند. اين گونه محاسبه به درستی ميانگين بازده هر هکتار در هر سال را برای يک کشاورز که نصف زمين را در آيش و نصف ديگر را در کشت گندم پاييزه قرار داده است، توصيف می کند. برای تحليل گران اقتصادی ، فرض می شود کشاورزان در اين منطقه از هزينه ی دوباره ی کاشت محصول گندم پاييزه شان برای گندم بهاره در يک سال از پنج سال کشت خسارت خواهند ديد که اين به علت جوانه نزدن گندم پاييزه به اندازه کافی يا مرگ زمستانه می باشد. اين مورد در آزمايش ليند برای همه ی سيستم های خاکورزی به علت آب ناکافی ناحيه کشت برای کشت گندم پاييزه در سپتامبر 1994 رخ داد.

قيمت گندمی که استفاده شده ، تنی 02/144 دلار برای گندم سفيد و نرم و تنی 3/187 دلار برای گندم بهاره سخت و قرمز ، معيار منطقه ای است برای تعيين قيمت فروش و بازاريابی سالانه محصولات بدست آمده در منطقه پژوهش. يک تحليل حساسيت شامل نشان دادن تاثيرات محدوده ی مرزی توليدات و قيمت گندم می شود ، در ضمن شامل می شود قيمت های کمتر از تنی 110 دلار که در سالهای 1998و 1999 ديده شده است. برگشتی خالص بازار نسبت به هزينه توليد تعريف می شود.پرداختهای دولتی مربوط به کسری در آمد ( پرداخت های متحول کننده ، کامل کننده و قرضی) که در سال 1998 مهم و قابل توجه بودند در نظر گرفته نشدند.افزودن پرداختهای دولتی به تحقيق بر رتبه بندی سيستم های خاکورزی تاثيری نخواهد داشت چنانچه پرداختهای متحول کننده وکامل کننده ی تفکيک شده در سيستم های خاکورزی تغيير نکند( يعنی بايد پرداختها برای همه خاکورزی ها مساوی باشد). هرچند ، صرف نظر از انتخاب خاکورزی ، اين پرداختها بر رای درباره ی پويايی اقتصادی تاثير خواهند گذاشت.

نتايج وبحث. محصولات ، پس مانده و ذخيره ی آب

محصول دانه ای گندم پاييزه از سال 1995 تا 1999 محدود بين 79/1 تا 20/5 تن در هکتار بود. اختلاف آماری قابل توجهی در محصول دانه ای ميان سيستم های خاکورزی در هر سال يا در ميانگين 5 سال وجود ندارد(جدول 2) . در صورتی که آمار قابل توجهی نيست اما در هر سال محصول MT متجاوز يا مساوی محصول CT است. پس مانده های بجا مانده بر سطح خاک در پايان دوره ی آيش mo-13 به طور ميانگين برابر 770 ، 1390 و 1440 کيلو گرم بر هکتار برای CT ، MT و DMT می باشد. براساس برنامه ی کشاورزی دولتی در مورد حداقل مقدار پس مانده ی سطحی مورد نياز برای خاکهايی با فرسايش زياد (390 کيلو گرم بر هکتار ) ، استفاده از روش CT در

يک سال اين قانون را نقض کرد و مقدار پس مانده کمتر از 390 کيلو گرم بر هکتار شد. در ديگر سالها هم اين موضوع فقط به صورت حدی رعايت شد. با در نظر گرفتن اينکه در همه ی سالها در سيستم های MT و DMT مقدار پس مانده بيش از اندازه وجود داشت. در مجموع ، هر دو پارامتر حجم کلوخ و سطح ناهموار با مقايسهMT وDMT با CTبررسی شد. به طور ميانگين در همه ی چرخه های آيش ، حجم آب خاک در عمق 0 تا 15 سانتی (منطقه ی حضور بذر) همچنين در تمام برش عمودی 180 سانتی خاک بوسيله سيستم های خاکورزی تحت تاثير قرار نگرفت. بنابراين CT سود زراعی بيشتری از MT ، DMT در اين آزمايش نداشت ، اما روش CT زيانهای کاملا مشخصی برای محيط دارد.

سود بخشی و تحليل حساسيت

متغير بودن برگشتی خالص بازار ، هزينه محصولات مختلف و هزينه توليد را در طول آزمايش 5 ساله بازتاب می کند. همچنان که در بالا گفته شد ، در طول زمان و در ميان سيستم های خاکورزی بهای گندم برای آزمايش 5 ساله ثابت نگه داشته شد و برگشتی خالص بازار نسبت به هزينه های کل برای سه سيستم خاکورزی به طور آماری به ميزان قابل توجهی (5 درصد) متفاوت نبود(جدول 3). با اندازه گيری برگشتی خالص نسبت به هزينه های متغير ، DMA از ديگر سيستم های خاکورزی در مقدار قابل توجه 05/0 سود آوری کمتری داشت. براساس ميانگين قيمت ها و محصولات ، برگشتی بازار هر سه سيستم خاکورزی کمتر از آن است که هزينه های کل را پوشش دهد و مقدار 27 تا 40 دلار را نمی تواند پاسخگو باشد. هزينه های کل شامل :1- دستمزد برای کارگر -2- هزينه زمين -3- استهلاک دستگاهها -4- هزينه ی بهره - 5- هزينه ی متغير های از دست رفته می شوند. منفی بودن برگشتی خالص بازار نسبت به هزينه های کل به طور روشن و واضح در توليد دانه ای عادی هستند ، وقتی پرداختهای دولتی شامل کار نشده باشد( پرداختهای دولتی شامل پژوهش نشده اما هزينه زمين به صورتی است که انگار پرداخت ها حساب شده است). اين دليل اهميت پرداختهای دولتی است که تبديل به سرمايه شده و ارزش زمين را بالا می برد ، متناسبا هزينه ها هم افزايش می يابد. در نبود پرداختهای دولتی ، هزينه های زمين برای مالک کاهش خواهش يافت و برگشتی بازار شايد با دقت بيشتری هزينه ها را پوشش دهد.

نتايج در جدول 3 براساس ميانگين قيمت ها و محصولات می باشد، هر چند قيمت های بازار و ميزان محصولات کشاورزی به طور گسترده نسبت به زمان متغيرند. برای مثال ، ميانگين قيمت 5 ساله در اين تحليل 02/144 دلار به ازای هر تن گندم سفيد نرم ، استفاده شد. اما قيمت گندم در منطقه تا تنی 18/88 و 22/110 در سالهای 1998 و 1999 به شدت سقوط کرد. به طور مشابه محصول گندم ديم در اين منطقه اساسا از سالی به سال ديگر متغير است ، به طوری که در جدول 2 نشان داده شده است. برای توضيح دادن تاثير اختلاف قيمت و محصول دانه ای مختلف بر برگشتی خالص بازار ، جدول 4 ميزان حساسيت برگشتی خالص را برای ترکيب های قيمت و محصول دانه ای مختلف در روشهای CT ، MT و DMT نشان می دهد. نتايج ميزان حساسيت برای MT رقابتی سيستم خاکورزی ، برای توضيح دادن تاثيرات تغيير پذيری قيمت و محصول اينجا مطرح می شود. اگر ميانگين گندم MT ، 03/4 تن در هکتار باشد و قيمت 96/146 دلار برای هر تن دريافت می شود ، برگشتی بازار نسبت به هزينه های کل مساوی 83/9 دلار می شود. قيمت های 59/128 دلار پايين تر به ازای هر تن ، برای همه ی محصولات 37/4 تن بر هکتار و کمتر. وجود ضرر و زيان را قبل از پرداخت دولتی نشان می دهد(جدول 4) . مقدار ميانگين محصولات دانه ای سالهای 1996 تا 1999 آزمايش ، برای سيستم MT که 89/3 تن بر هکتار است ر به گونه ای می توان محاسبه کرد که يک قيمت 19/147 دلار برای هر تن داشته باشيم تا هزينه کل 29/286 دلاری در هر هکتار تناوبی را پوشش دهد. جدول 4 نشان می دهد که اگر محصول دانه ای برای MT تا زير 03/3 تن در هکتار سقوط کند ، چنانچه در سال 1999 رخ داده (جدول 2) کشاورز برای پرداخت هزينه های کل از محل فروش بازار درمانده خواهد شد ، حتی اگر قيمت گندم در بالاترين ميزان خود يعنی 70/183 دلار برای هر تن باشد.

نتيجه گيری

نتيجه گيری از اين پژوهش 5 ساله اختلاف آماری در مقدار محصول سيستم های آيش CT ، MT و DMT را نشان نمی دهد.سه سيستم خاکورزی از نظر اقتصادی معادل هستند که براساس برگشتی بازار نسبت به هزينه ی توليد می باشد. سيستم کاهش خاکورزی بوسيله ی کنترل فرسايش باد، توليدات بيشتر در آينده را وعده می دهد. از اين گذشته سيستم های کاهش خاکورزی خطر تکذيب پرداختهای دولتی را کاهش می دهد ، بخاطر اينکه حتی بيشتر از آنچه دولت خواسته پس مانده ی سطحی باقی می گذارد. تحليل گران اقتصادی نشان می دهند که هيچ کمک مالی يا حتی کمترين کمک مالی مورد نياز نمی باشد تا توليد کننده ها را برای تغيير از شيوه ی سنتی به شيوه ی آيش با شخم کمتر ترغيب بکند، چرا که اين سيستمها در مجموع سود آور هستند. اين موضوع به ويژه برای سيستم MT صادق است که سودبخشی آن به طور آماری برای هر دو برگشتی بازار نسبت به هزينه های متغير وکل با CT برابر است. چون يک طعمه و دليل «اقتصادی» کوتاه مدت يا بلند مدت قابل توجه برای تبديل به سيستم آيشMT که محافظ خاک است ، وجود ندارد ، اين نشان می دهد بهترين تمرين مديريت کشاورزی را برای کشاورزان و هم ساکنان شهری که در مسير وزش باد قرار گرفته اند. برنامه های آموزشی توسعه بايد سود اقتصادی و حفاظتی روش MT را کاملا مشخص کنند.

منبع:کشاورز جوان