پیوند پوست


پیوند پوست

پیوند پوست (تاجی) Bark grafting
روشی سریع و آسان بوده و به وسیله افراد غیر حرفه ای نیز به آسانی انجام می شود.

پیوند گاو ه ای


پیوند گاو ه ای

پیوند گاوه ای Wedge grafting
مشابه پیوند برشی بوده ولی اجرای آن ساده و آسان تر است.

پیوند برشی

پیوند برشی
پیوند برشی یا ترصیعی
Saw-kerf(notch)grafting
می تواند به جای پیوند اسکنه ای مورد استفاده قرار گیرد .برای سرشاخه کاری درختانی که شاخه هایشان 5 تا 10 سانتیمتر یا بیشتر قطر دارند مفید است.

پیوند کنده ای Stub graft

پیوند کنده ای Stub graft
 
برای شاخه هایی مفید است که نه برای پیوند زبانه ای کافی قطور هستند و نه به اندازه ای هستند که بتوان با دیگر روش ها مانند پیوند اسکنه ای و یا پیوند پوست آن ها را پیوند زد.

پیوند اسكنه ای


پیوند اسكنه ای

پیوند اسکنه ای Cleft grafting
یکی از قدیمی ترین پیوند ها است.برای سر شاخه کاری درختان کوچک و یا شاخه های قطور درختان بزرگ مناسب است.

پیوند جانبی


پیوند جانبی

پیوند جانبی Side grafting
این روش برای افزایش انبوه درختان خزانه ای مفید است.پیوند جانبی دارای سه نوع است.

پیوند زبانه ای

پیوند زبانه ای

پیوند زبانه ای Whip or tongue grafting:
برای پیوند شاخه های به نسبت نازک یعنی با قطر بین 6 تا 13 میلیمتر مناسب می باشد.

پیوند زبانه ای-جانبی
Stub graft
برای گیاهان کوچک و به ویژه بعضی از گونه های همیشه سبز پهن برگ و باریک برگ مفید است.

شرایط ریسمان یا نخ پیوند زنی درختان

شرایط ریسمان یا نخ پیوند زنی درختان

ریسمانی که در پیوند زدن به کار می رود باید دارای شرایط زیر باشد :
در مقابل آفتاب و رطوبت زود نپوسد.
ریسمان باید به اندازه کافی قابل کشش باشد تا مانع نمو قطری پایه در محل پیوند نگرددزیرا اگر ریسمان فاقد این خاصیت باشد پیوندک از بالای محل پیوند نمو زیاد نموده و متورم می گردد در صورتی که پایه در آن نقطه نازک و ضعیف می ماند و این امر ممکن است در آتیه باعث سستی درخت پیوندی گردیده و در اثر جزیی حادثه و یا وزش باد نسبتاً شدیدی قسمت پیوندی درخت از پایه جدا شود.

ریسمانی که برای بستن به کار می رود نباید در اثر رطوبت کوتاه شود و یا به اصطلاح معروف « آب برود» زیرا در این صورت ریسمان کوتاه شده به پایه و پیوندک فشار وارد آورده مانع نمو و رشد قطری شاخه می گردد.
در عین حال رطوبت و حرارت نباید موجب طویل شدن ریسمان گردد چه در این جالت ریسمان از دو شاخه باز شده و نتیجه مطلوب ازبستن پیوندک و پایه حاصل نمی شود.

هر اندازه درخت قوی و ضخیم تر است ریسمان نیز باید کلفت تر و محکم تر باشد.

ریسمان باید به اندازه کافی محکم باشد تا در اثر قطور شدن شاخه ریسمان قبل از موقع مناسب پاره نشود.

انواع ریسمان یا نخ پیوند

 نخ پیوند

ریسمانهای مختلفی که برای بستن پیوندک به کار برده می شود عبارت است از : ریسمان پشمی
ریسمان پنبه ای
ریسمان علفی و یا پوست پاره ای از درختان مانند پوست درخت بید و غیره.

برای بستن انواع پیوند های نازک و متوسط ریسمان پشمی وسیله خوبی است .
رطوبت در این نوع ریسمانها تاثیر ندارد.مخصوصا اگر در موقع تهیه آنها شم مورد استفاده را مدتی در روغن گذارده باشند.قوه کشش پشم نیز به اندازه کافی می باشد.
در ریسمان پنبه ای نیز تغییرات جوی مخصوصا رطوبت تاثیر نداردولی قوه کشش آن کم است و در بستن درختان سریع الرشد مانع نمو قطری محل پیوند می شود.
ریسمان پنبه ای بیشتر برای بستن درختان ضخیم و آنهایی که نمو و رشد قطری کمی دارند مورد استفاده قرار می گیرد.

طبیعت و خواص چسب



چسبی که در عمل پیوند زنی به کار می رود بایستی دارای خصوصیات زیر باشد که ان را طبیعت یا خواص چسب می نامند .
در مقابل گرما و تابش مستقیم خورشید مقاوم بوده و آب نشود . زیرا در این صورت جوانه هایی که زیر محل پیوند قرار گرفته است ، در اثر ذوب چسب پوشیده شده و از فعالیت و نمو باز می ماند.
در مقابل تغییرات درجه حرارت ثابت بوده و ترک خوردگی و احتمالاً نفوذ پذیری نداشته باشد.
در حین اجرای عملیات بتوان آن را به راحتی حرارت داد تا نرم شود  و روی شکافها را بپوشاند.
نسبت به آب و هوا غیر قابل نفوذ باشد.
موادی که در ترکیب چسب به کار برده می شود نبایستی برای سلامتی نهال مضر باشد، یعنی پوست درخت را نسوزاند و سلولهای جوان را نکشد.

امروزه چسب پیوند به صورت ترکیبات استاندارد تجاری تهیه شده و در جعبه های مخصوص به بازار عرضه شده است.
گاهی همراه این چسب آماده ، مواد ضد عفونی کننده نیز وجودد دارد. اما در موارد بسیاری مشاهده می شود که چسب آماده را به راحتی نمی توان در اختیار علاقمندان قرار داد. بنابراین لازم است با غبانان خود چسب مورد نیاز را تهیه نمایند . ترکیبات اصلی چسب عبارت است از صمغ، سقز، قیر، زفت،موم؛ روغن کتان، پارافین، دوده، گل اخرا، الکل و تربانتین و ...

بعضی از چسب ها را به هنگام استفاده بایستی گرم کرده تا نرم و قابل استفاده گردد. و این نوع چسب به نام چسب گرم است . پاره ای دیگر نیاز به گرم کردن نداشته ولی در هر بار مصرف باید به مقداری الکل یا تربانتین اضافه شود و این نوع چسب را اصطلاحاً چسب سرد می نامند.

طرز مصرف چسب پیوند



در موقع مصرف بایستی نکات زیر مورد توجه قرار داد:
کلیه زخمهای درخت و محل پیوند را باید فوراً پس از انجام عمل پیوند با چسب پوشانید.
از چسب به حد اشباع استفاده شود .تا از نفوذ آب و هوا زیر پوست گیاه به حداکثر و به طور موثری جلوگیری به عمل آید
اگر در اتنهای پیوندک بریدگی وجود داشته باشد ، باید آن را با چسب پیوند پوشانید.
درجه حرارت چسب پیوند باید به اندازه ای باشد که انگشت بتواند گرمای آن را تحمل کند. در غیر این صورت گرمای زیاد چسب باعث کشتن سلولهای زنده طبقه مولده و تمام سلول های نبات که با چسب تماس دارد ، می گردد.

ترکیب و تهیه چند نوع چسب پیوند


مخلوط اول : زفت 300 گرم – رزین 100 گرم – موم 50 گرم – پیه 25 گرم – گل افرا 25 گرم.
کلیه مواد نامبرده به غیر از گل افرا را بعد ازخرد کردن باهم ذوب نموده پس از ان گل افرا را اضافه می کنند.بعد از آنکه در اثر بهم زدن ملوط یکنواختی تهیه شد ، ان را در آب سرد ریخته آنقدر مالش می دهند تا یک جسم کروی و سفتی به دست اید.
مخلوط دوم: رزین 250 گرم – زفت 750 گرم – پیه 250 گرم – و گل افرا 500 گرم .رزین و زفت از طرفی و پیه از طرف دیگر علیحده ذوب و بعداً مخلوط شده به مجموع مواد مذاب نامبرده گل افرا را اضافه می کنند.
مخلوط سوم : رزین 5 قسمت – زفت 3 قسمت – پیه 1 قسمت – گل افرا 2 قسمت.
دو جسم اول و پیه را جداگانه ذوب نموده باهم مخلوط می کنند و بعد گل افرا را اضافه می نمایند.
مخلوط چهارم : موم 2 قسمت – صمغ (رزین ) 4 قسمت – پیه 1 قسمت.
مخلوط پنجم : موم 400 گرم – پیه 150 گرم – سقز 100 گرم.
مخلوط ششم : موم 5 قسمت صمغ (رزین ) 16 قسمت -روغن کتان 1 قسمت – دوده یا افرا 2 قسمت.
به طوریکه ملاحظه می شود انواع چسب و طرز تهیه آن متفاوت استو هر باغبان باید مطابق آب و هوای منطقه خود با مواد نامبرده چسب مناسبی تهیه کند.

چسب سرد پیوند



مخلوط اول : رزین 1000 گرم – موم 500 گرم – الکل 180 سانتی متر مکعب
مخلوط دوم: زفت 5000 گرم – گچ نرم 1200 گرم – اکل صنعتی 900 گرم - تربانتین 600 گرم موم 100 گرم
زفت و موم را جداگانه ذوب نموده مخلوط می کنند سپس الکل و تربانتین را با هم در مخلوط بالا ریخته مدتی هم می زنند بعد گچ را به تدریج اضافه می کنند و آنقر هم می زنند تا محلول یک دستی به دست آید.این چسب مانند کلیه چسب های سرد باید پس از سرد شدن مورد استفاده قرار گیرد.
مخلوط سوم : زفت 1100 گرم – پیه 500 گرم – موم 250 گرم – الکل صنعتی 250 گرم
برای نگهداری چسب سرد باید مقدار کمی از آن را در جعبه فلزی که در آن کاملاً بسته شود و هیچ منفذی برای تبخیر الکل یا تربانتین نداشته باشد قرار دهند.

خصویات و صفات ویژه پیوندک


- پیوندک با پایه بایستی قرابت و تجانس داشته باشد.

- پیوندک باید یک ساله باشد. در پیوند پائیزه می توان از شاخه های همان سال یعنی از شاخه هایی که در بهار ظاهر شده اند استفاده نمود.سن پیوندک نباید از یکسال تجاوز نماید ولی باید کاملاً رسیده باشد . یعنی چوب آن به اندازه

کافی سفت گردیده و مواد ذخیره کافی در آن جمع باشد.

- پیوندک باید از شاخه های بالغ انتخاب شود.

- مناسب است پیوندک را ازدرختان مادری برداشت که از تولید گل و میوه آنها جلوگیری شده باشد.

- میزان فعالیت پایه و پیوندک بایستی در یک حد باشد در غیر این صورت لازم است پایه نسبت به پیوندک فعالیت بیشتری داشته باشد

- درختانی که دوره استراحت کامل دارند برای پیوند بهاره باید پیوندک را قبل از بیدار شدن پایه مادری از خواب زمستانه تهیه نمود. هر گاه خطر یخبندان و سرمای شدید در بین باشد قطع پیوندک از درخت مادر قبل از یخبندان باید انجام گیرد زیرا سرمای شدید شاخه ها را خشکانیده و از بین می برد.

روشهای استقرار پیوندک بر روی پایه

روشهای استقرار پیوندک بر روی پایه

گروه اول
پیوند مجاورتی ( پیوند شاخه قطع نشده از پایه مادری )
پیوند مجاورتی جانبی
پیوند مجاورتی انتهایی
پیوند مجاورتی کمانی

گروه دوم
پیوند جوانه ای
پیوند شکمی
پیوند لوله ای
جوانه چوبی (چیپ بادنیگ)

گروه سوم
پیوند شاخه بریده
پیوند شاخه بریده انتهایی
پیوند شاخه بریده جانبی

اجرای عملیات پیوند




برای انجام دادن عمل پیوند های مختلف که در بالا نام برده شده است نکاتی را بایستی در نظر داشت :تهیه و انتخاب پایه مورد نظر
انتخاب پیوندک و تراش برحسب نوع پیوند
استقرار پیوندک بر روی پایه آماده شده
بستن محل پیوند
استفاده از یکی ترکیبات محافظی به نام چسب در صورت لزوم

پیوند کردن این گیاهان



سطح مقطع در پیوندک و پایه کاملاً صاف باشد.
این عمل باید به سرعت انجام گیرد تا رطوبت دو مقطع خشک نشود.
در موقع اتصال دو قسمت پیوند باید مقطع پیوندک را چند مرتبه روی انتهای پایه بمالند تا حباب هوا بین پایه و پیوندک باقی نماند.
موقع پیوند نباتات تیغی از اواخر بهار تا اول ماه سوم تابستان می باشد.
در تمام مدتی که پیوند جوش نخورده است گلدان را باید در آفتاب قرار داد.
معمولاً در نواحی سردسیر که شدت سرما و یخبندان زیاد است ، بهتر است پیوندهای بهاره و پیوند آخر تابستان را با پوشش سبکی مانند کاه بلند( کلش ) و یا انباشتن برگ خشک در اطراف پیوندک از گزند سرما حفظ نمائید.

فصل پیوند

فصل پیوند

بنابر آنچه بیان شد موقع پیوند زدن زمانی است که گیاه در دوره فعالیت یعنی شیره نباتی در جریان باشد.بنابراین از نظر علمی در هر موقع از سال به استثنای موقعی که گیاه در دوره استراحت به سر می برد و شیره نباتی راکد گردیده می توان عمل پیوند را انجام داد.

این نظریه در عمل به اشکالاتی بر می خورد که عملا موقع پیوند زدن را محدود می کند.

مقدار زیاد شیره نباتی مانع ایجاد تماس بین پیوندک و پایه در ناحیه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با یکدیگر می شود و به اصطلاح باغبانان پیوندک در شیره نباتی مایع مانع ایجاد تماس بین پیوندک و پایه در ناحیه طبقه مولده و جوش خوردن آنها با یکدیگر می شود و به اصطلاح باغبانان پیوندک در شیره نباتی خفه می گردد.

حرارت زیاد باعث تبخیر فوق العاده پیوندک شده و قبل از آنکه سلولهای طبقه مولده یکی شوند و شیره نباتی کافی به پیوندک برسد، گرما پیوندک را خشک نموده از بین می برد.

سرمای زمستان و یخبندان و بطور کلی حرارت کمتر از 10 درجه در هوای اطراف پیوندک نیز مانع فعالیت سلولهای نامبرده گردیده جوش خوردن پیوند را غیر ممکن می سازد.

بنابر آنچه گفته شد عملاً در دو فصل بطور حتم می توان گیاهان را پیوند کرد .یکی در فصل بهارپس از بیدار شدن پایه و قبل از انکه شدت جریان شیره نباتی زیاد شود و یا انکه سرمای اول بهار مانع فعالیت سلولهای قسمت هوایی گیاه گردد و دیگری در اواخر تابستان و یا اوایل پائیز (بنا بر نوع درخت ) که جریان شیره نباتی تا اندازه ای کند شده و سرمای زمستان هنوز فرا نرسیده است.
بدیهی است که هر گاه ممکن شود با وسایل مناسبی از اثر سوء گرمای تابستان جلوگیری به عمل آید و یا آنکه گرمای هوای محل اجازه دهد می توان درفصل نامبرده نیزعمل پیوند را انجام داد.البته با نوع پیوند می توان تا حدودی بر محدودیت های زمانی پیوند غلبه کرد.

وسائل پیوند زنی

وسائل پیوند زنی

در عمل پیوند، همانند تمامی کارهای باغبانی ، به وسائل و امکانات خاصی نیاز داریم تا پیوندک در جای مورد نظر استقرار یافته و عملیات به طور صحیح انجام گیرد. این ابزار عبارتند از:

اره
این وسیله دارای انواع مختلف با اندازه های متفاوت است و هر یک از انها به منظور خاصی در قطع شاخه ها و پیوند به کار گرفته می شود . به طور کلی در بعضی از آنها تیغه کاملاً  ثابت در روی دسته یا پایه قرار دارد و در نمونه های دیگر تیغه غیر ثابت و قابل تعویض است.

داسک
شبیه به چاقوی خمیده ای است که تیغه فولادی آن به دسته چوبی متصل شده است . داسک در انواع مختلف ساخته می شود که برخی از آنها دارای تیغه ای تیز و نوکی کاملاًباریک   و در انواع دیگر ضخامت تیغه بر حسب نوع کاربرد متفاوت است . داسک در برداشت پوست و زخم و ایجاد شکافهای کم عمق مورد استفاده قرار می گیرد. نمونه دیگری نیز هست که هم شکاف ایجاد می نماید و هم از قسمت دیگر آن در باز کردن شکاف برای استقرار پیوندک استفاده می شود .

قیچی باغبانی
این قیچی برای قطع سرساخه ها و کار های ضروری به کار می رود و معمولاً به اندازه ها واشکال مختلف ساخته می شود. برخی از انها دارای دسته بلندی است که با آن می توان سرشاخه ها ر ا قطع کرد. ولی در هر حال یک تیغه ان باید باریک و کاملاً تیز باشد.

چاقوی پیوند زنی
چاقوی پیوند زنی به اشکال و اندازه های مختلف ساخته شده که تیغه آن از فولاد بوده و لبه آن بایستی کاملاً تیز و صیقلی باشد . معمولاً برای پاره ای از انواع پیوند از چاقوی خاصی استفاده می شود .

تخماق باغبانی
تخماق باغبانی وسیله ای است چوبی که در زدن ضربه برای ایجاد شکاف کاربرد دارد و به اشکال یک طرفه ساده و یا چکش مانند ساخته می شود .

ریسمان
در عمل پیوند زنی پس از اجرای عملیات پیوند ، از ریسمان برای حفاظت و نگهداری محل پیوند به منظور اتصال کامل به یکدیگر و عدم ایجاد فاصله استفاده می شود .

ماشین ههای مخصوص پیوند زنی
امروزه برای سرعت بخشیدن به  عملیات پیوند زنی و بالا بردن در صد موفقیت و یکنواختی ، از ماشین های مخصوصی استفاده می شود . ولی کاربرد این ماشین ها تقریباً محدود به اجرای چند نوع پیوند می باشد.

چسب پیوند
همانطوری که در هر گونه  عملیات حراحی ، پانسمان و ضد عفونی محل زخم ضروری است ، در پیوند نیز برای جلوگیری از نفوذ انواع عوامل بیماریزا ، لازم است محل بریدگی یا زخم توسط ترکیبات خاصی پوشیده شود تا محل زخم برای مدت زمانی که پیوندک با پایه جوش نخورده است حفاظت نماید. در هر حال نهال های پیوند شده در محل پیوند به گرمای زیاد و رطوبت حساس هستند و باید به هر نحوی که ممکن است این زخم ها و منافذ را مسدود نمود . ماده ای را که برای این امر مورد استفاده قرار می گیرد چسپ پیوند می نامند.

میان پایه (پیوند واسطه ای )

میان پایه (پیوند واسطه ای )

میان پایه عبارتست از اندامی  که بین دو قسمت پایه و پیوندک قرار داده می شود.

میان پایه برای منظورهای مختلفی به کار برده می شود ،مانند: پیشگیری از ناسازگاری بین پایه و پیوندک و استفاده از تنه مقاوم به سرما یا استفاده از مزایای خواص کنترل کننده رشد.

دو پیوندی

دو پیوندی
بیش از دو گیاه را می توان به طور عمودی با هم ترکیب کرد. همچنین به وسیله پیوند، می توان قسمت سومی را نیز بین پایه و پیوندک قرار داد که میان پایه نامیده می شود.

در ازیاد نباتات دلیل های متعددی برای استفاده از دو پیوندی وجود دارد :
- به کاربری میان پایه ،از بین بردن برخی از انواع نا سازگار را ممکن می سازد.
- میان پایه ممکن است که خصوصیات ویژهای داشته باشد (مثلاًمقاومت در برابری بیماری یا سرما ) که این ویژگی در پایه یا پیوندک دیده نمی شود.این امر، کاربرد میان پایه را به عنوان پیکره اصلی درخت ارزشمند می سازد .
- به هنگامی که ویژگیهای میان پایه شدیداً مورد توجه قرار می گیرد ، ممکن است پیوندکی مشخص برای مقاومت در برابر بیماری لازم باشد.
- میان پایه ممکن است تأثیر خاصی  بر روی رشد درخت پیوندی داشته باشد.


پیوند از نظر فیزیولوژیکی و بیولوژی

پیوند از نظر فیزیولوژیکی و بیولوژی

پیوند زدن که در حقیقت عبارت از زخم کردن وانتقال اندامی از یک گیاه بروی گیاه دیگر و مجبور کردن دو نبات مختلف به زندگانی با یکدیگر است، تغییرات فیزیولوژیکی و بیولوژیکی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.

جوش خوردن پیوندک و پایه

جوش خوردن پیوندک و پایه

جوش خوردن پیوندک و پایه :برای اینکه قسمت های مختلف دو گیاه بتواند با یکدیگر زندگانی کرده و تولید نهال جدید کند و بهره کافی دهد باید اتصال این دو قسمت با یکدیگر کامل باشد یعنی باهم جوش خورده ویکی شوند.این موضوع ممکن نیست مگر آنکه پایه و پیوندک با یکدیگر نمو نموده و سلولهای محل اتصال با یکدیگر شروع به فعالیت کرده نسج جوانی به وجود آورد.برای حصول این مقصود، باید دو لایه زاینده پایه و پیوندک با یکدیگر منطبق شده به یکدیگر بچسبند . که اگر شرایط حرارت و رطوبت مناسب باشد ،موجب فعالیت و رشد سلول ها می گردد.

در نباتات علفی تقریباً تمام سلولهای پایه و پیوندک نمو کرده یک نوع بافت پارانشیمی تولید می کند که محل اتصال بین پایه و پیوندک را پر می نماید.

در نباتات خشبی این عمل تقریباً فقط بوسیله سلولهای لایه زاینده انجام می گیرد.

این بافت را بافت کالوسی می نامند. پس از آنکه فضای بین پایه و پیوند به وسیله این بافت  پر شد یک طبقه از سلولهای آن تبدیل به لایه  زاینده شده و شبیه پلی رابط بین طبقه زاینده پایه و این طبقه در پیوندک می شود که من بعد مانند کامبیوم معمولی درخت در داخل تولید آوندهای چوبی نموده و در خارج تشکیل آوندهای آبکشی می دهد و بدین طریق موجب اتصال و یکسره شدن آوندهای پایه و پیونک به یکدیگر می گردد. این خود لازمه گرفتن یا جوش خوردن یک  پیوند موفقیت آمیز است.

ولی باید توجه داشت که قطعه ای که به عنوان پیوندک به کار گرفته شده هنگامی  ، می تواند به رشد خود ادامه دهد که سیستم هدایت شیره و مواد غذایی بین دو بافت آوند های چوبی و آبکش تأمین گردد. علاوه بر این پیوندک باید دارای مریستم فعال باشد، یعنی دارای جوانه ای که بتوتند شاخه جدیدی را تولید نموده و بتدریج عمل فتو سنتز را انجام دهد و به ریشه و سایر اندام ها غذا برساند.

عوامل مؤثر در جوش خوردن و التیام محل پیوند

عوامل مؤثر در جوش خوردن و التیام محل پیوند { نا سازگاری - شرایط محیطی - فعالیت رشد پایه - شیوه های ازیاد - آلودگی ویروسی، آفات و امراض - تأثیر هورمون های رشد در ارتباط با جوش خوردن محل پیوند - قطبیت در پیوند - محدوده پیوند }

جوش خوردن پایه و پیوندک و التیام محل پیوند  تابع دقت در عمل قرار دادن پیوندک روی پایه می باشد ، یعنی دو طبقه زاینده باید حتماً با یکدیگر تماس حاصل کنند ولی برای منظور مورد بحث یعنی جوش خوردن دو قسمت با یکدیگر این شرط کافی نیست زیرا علاوه بر لزوم تطبیق دو طبقه زاینده طبیعت دو گیاه مورد عمل نیز باید با یکدیگراز نظر ژنتیکی تجانس و قرابتی نیز داشته باشند.تا عمر درخت پیوندی زیاد شده و بهره کافی دهد.

در پاره ای از موارد که عمل جوش خوردن مأیوس کننده است . عوامل مختلفی  دخالت دارند از جمله :
نا سازگاری :
عوامل نا سازگاری در عمل پیوند بین گیاهان هم خانواده و بعضی از گیاهان به طور کامل شناخته نشده اند ، گاهی در مراحل اولیه، تشکیل اتحاد رضایت بخشی را نشان می دهند ولی در طول زمان از بین میروند.

در پاره ای از گیاهان، بدون انکه ناسازگاری وجود داشته باشد، عمل پیوند بسیار مشکل است، مانند بلوط وراش که محل پیوند به سختی جوش خورده و التیام می یابد، ولی هنگامی که التیام کامل شد به خوبی رشد می نمایند.

در پاره ای از نباتات مشاهده می شود که دو نوع گیاه مختلف مانند درخت گلابی و درخت به کاملاً با یکدیگر جوش خورده تولید درختی پر بهره و نسبتاً قوی می نماید. در بعضی از درختان دیگر حتی افراد یک جنس را که ژانر می نامند نمی توان با یکدیگر پیوند نمود مثلاً سیب و گلابی که هر دو از یک جنس ولی جور مختلف می باشند اغلب با یکدیگر جوش نمی خورند و اگر هم اتفاقی پایه و پیوندک با یکدیگر جوش خورد عمر درخت پیوندی خیلی کوتاه می باشد و از نظر اقتصادی کم بهره خواهد بود.این قرابت و تجانس بافت  که امری است طبیعی گاهی به اندازه کار پیوند زدن را مشکل می کند که پاره ای از درخت های سیب که بافت متفاوت دارند را نمی توان با یکدیگر پیوند نمود.

موضوع تجانس بین پایه و پیوند که از مسائل مهم پیوند زدن و یکی از شرایط لازم موفقیت در عمل پیوند می باشد کاملاً تجربی است .یعنی فقط عمل و ازمایش نشان می دهد که چه نوع گیاهی یانبات دیگر قابل پیوند کردن است.
در قاعده عمومی و بطور کلی می توان گفت که گونه های مختلف یک جنس با یکدیگر قابل پیوند کردن می باشد.موفقیت در پیوند دو جنس مختلف مشکل و به طور استثناء حاصل می شود ودر چنین مواقع درخت پیوندی ضعیف و یا کم عمر است و پیوند  خانواده مختلف با یکدیگر غیر ممکن است.در بعضی از موارد در علم باغبانی از تلاقی جنس های مختلف پایه های سازگار و تجاری به دست می آوریم.

شرایط محیطی :
حرارت : حرارت اثر بسیار حساسی در روی تشکیل بافت کالوس دارد یعنی برای موفقیت در عمل پیوند و جوش خوردن باید پیوند در دمای مناسب   قرار گیرد. بررسی های عملی در کالفرنیا بر روی درخت گردو انجام شده چنین نشان می دهد که اگر محل پیوند را با ماده سفید رنگی بپوشانند ، بع علت انعکاس انرژی تابشی خورشیدو جلوگیری از افزایش دما در محل پیوند گردد و محل پیوند سریعتر التیام می یابد. همچنین با آزمایشات دیگر مشخص شده است که اگر پیوندک در جهت شمال و شرق پایه قرار گیرد بهتراز استقرار در جهت جنوب و غرب است. شاید این مربوط به کاهش حرارت و وجود سایه بیشتر است.

رطوبت : سلول های پارانشیمی تشکیل دهنده بافت کالوسی دارای دیواره نازک و شکننده هستند و به طور کلی تحمل خشکی را نداشته و در خشکی از بین می روند . بنابراین درجه خشک شدن سلولها با کاهش رطوبت هوا افزایش می یابد. از این رو برخی از متخصصین توصیه می کنند، وجود رطوبت نسبی در حدود صد در صد(100%) برای پیوند و تشکیل بافت کالوس در بعضی از گونه ها بسیار مفید خواهد بود .

اکسیژن : تقسم سلو لها و رشد آنها توأم با افزایش تنفس بوده و در این حالت، اکسیژن مورد نیاز است. برحسب طبیعت گیاهان، مقدار نیاز به اکسیژن در هنگام پیوند در آنها متفاوت است. بنابراین ، کمبود اکسیژن می تواند یک عامل محدود کننده  در تشکیل کالوس باشد.

نور : وجود نور در تشکیل کالوس عامل محدود کننده است . به عنوان مثال تشکیل کالوس در پیوند گیلاس سیاه ، در تاریکی بیشتر از تشکیا آن در روشنایی است. به طور کلی اثر نور در تشکیل کالوس نیز مانند سایر عوامل بسته به گیاهان مختلف متفاوت است.

فعالیت رشد پایه :
هنگامی که گیاهان پایه ف از نظر فیزیولوژیکی بیش از حد فعالند ( یعنی دارای فشار ریشه ای و تراوش شیره یاخته ای زیادتر از حد هستند) یا کمتر از از حد فعالیت دارند ( فعالیت ریشه کم و کند می باشد ) ، می بایستی بعضی از انواع پیوند جانبی ، که در آنها قسمت بالایی پایه در ابتدا برداشته نمی شود، به کار رود. در حالتی که که پایه بیش از حد فعال یا فعالیت کمی دارد، اجرای یکی از چند شکل سرشاخه کاری که  در انها   قسمت بالای پایه در موقع پیوند کاملاً برداشته می شود، احتمالاً موفقیت آمیز خواهد بود.

شیوه های ازیاد :
شیوه هایی که در پیوند به کار می روند، گاهی به اندازه ای ضعیف است کع پس از اجرا، لایه زاینده پایه و پیوندک به طور کامل در تماس با یکدیگر قرار نگرفته و فقط جوش خوردن در ناحیه تماس صورت می گیرد و این خود ممکن است رشد اولیه پیوندک را منجر شود ولی پس ازشروع رشد رویشی و شروع تنفس و فتوسنتز ، پیوندک به علت عدم  حرکت کافی آب از طرق آوندهای محدود از بین می رود. از دیگر خطاهای  شیوه پیوند می توان به کم یا دیر چسب زدن، برش نا صاف، بکارگیری پیوندک آب از دست دادهو عدم رعایت زمان مناسب پیوند و... نام برد که هرکدام خود سهم بسزایی در عدم موفقیت جوش خوردن و عمل پیوند دارند.

آلودگی ویروسی، آفات و امراض :
به کار بردن مواد ازیادی آلوده به به ویروس در خزانه کاری ها، ممکن است باعث کاهش جوانه های سالم مورد استفاده در پیوند و همچنین قدرت رشد گیاهان حاصله شود. به عنوان مثال به کار گیری جوانه های عاری از ویشه( نوعی ویروس) در ازیاد درختان هسته دار موجب افزایش چوب ها یسالم در مقابل چوب های آلوده می گردد.گاهی باکتری های گیاهی و قارچ از محل زخمی که برای پیوند ایجاد شده است، وارد می شوند. برای مثال، معلوم شده است که علت عدم موفقیت در پیوند رقمی از زغال اخته بر روی زغال اخته معمولی به عنوان پایه، وجود نوعی قارچ موسوم به (  Thielavioides Chalaropsis)  بوده است. کنترل شیمیایی این قارچ، به جوش خوردن محل پیوند کمک می کند.

تأثیر هورمون های رشد در ارتباط با جوش خوردن محل پیوند :
پژوهش های انجام شده بر روی موادی همچون استفاده از ترکیبات اکسین نشان می دهد که  در استفاده از این مواد در عمل پیوند احتمال می رود این مواد  در تحریک تولید کالوس و جوش خوردن محل پیوند نقش دارد.

قطبیت در پیوند :
در عمل پیوند، برای التیام موفقیت آمیز، قطبیت لازم وضروری است و باید با دقت انجام گیرد . یعنی قاعده کلی در پیوند دو قطعه از ساقه به یکدیگر این است که انتهای تحتانی پیوندک حتماً در منتهی الیه فوقانی پایه قرار گیرد. اما در پیوند ساقه بر روی ریشه ، نزدیکترین منتهی الیه ساقه باید به نزدیکترین منتهی الیه ریشه پیوند داده شود. البته موارد استثنا وجود دارد.

محدوده پیوند :
در نباتات دو لپهای بازدانه (آنژیوسپرم) و نهاندانه (ژیمنوسپرم)و گیاهانی که میوه مخروطی دارند  اگر مانع تجانس پایه و پیوندک در بین نباشد جوش خوردن دو قسمت درخت پیوندی حتمی است زیرا پایه و پیوندک دارای سیستم بافت زاینده پیوسته بوده که مابین بافت آوند چوبی و وابکشی قرار دارد. ولی در نباتات یک لپه(آنژیوسپرم) این امر(عمل پیوند) غیر ممکن است و اگر هم پایه با پیوندک جوش بخورد دوام آن حداکثر یک سال خواهد بود.( بنابر تجربیات شوبرت در کتاب مولیش) علت عدم موفقیت درپیوند کردن نباتات یک لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوی و عدم وجود طبقه زاینده اوندی  متصل به هم می باشد.البته موفقیت هایی در گرفتن پیوند ساقه برخی از تک لپه ای ها مشاهده شده که در این مورد از خاصیت مریستمی نسوج انترکالر(رشد بین سلولی) استفاده شده است.

اثر متقابل پیوندک و پایه روی یکدیگر و نتایج آن

در پاره ای از درختان رنگ میوه و یا رنگ برگ و گل در اثر انتخاب پیوند مناسب تغییر می کند مثلاً اگر یک گوجه فرنگی را که دارای برگهای قرمز رنگ است روی گوجه آمریکایی پیوند کنند رنگ برگ آن تیره تر می شود تا آنکه همان گونه را روی گوجه معمولی پیوند بزنند.

نتیجه دیگر اثر متقابل پایه و پیوندک مقاومت بیشتر درخت پیوندی به بیماریها و سرمای زیاد می باشد.

یکی دیگر از تاثیرات پیوند کردن درختی کم شدن عمر بعضی از درختان پیوندی است.هر گاه پسته معمولی را روی درختی از گونه خود و یا از گونه آتلانتیکا پیوند کنند درخت پیوندی در حدود دویست سال عمر می کند ولی درخت پسته ای که در آن پیوندک پسته معمولی و پایه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بیش از 60 یال عمر نمی کند.

پیوندک و پایه, پیوند گوجه فرنگی, درخت پیوندی, فيلم آموزشي تکنیک‌های پیوند زنی, پیوند زدن درختان میوه

پیوند درختان

پیوند درختان

بخشی از یک گیاه با قسمتی از گیاه تعویض می‌شود تا با ایجاد تکیه گاه مناسب شرایط تغذیه و رشد گیاه جدید فراهم شود. برخی دیگر پیوند را انتقال بخشی از یک گیاه روی قسمتی از گیاه دیگر با هدف گیاه افزایی یا برای عادت دادن گیاه جدید به شرایط محیطی ویژه تعریف می‌کنند.



پیوندک - پایه
بخشی که قسمت بالایی گیاه را تشکیل می دهد به نام پیوندک و بخش پایینی را به اصطلاح ریشه یا پایه می نامند.

پیوندک
پیوندک به اندامی گفته می شود که از درخت مادری و مورد نظر انتخاب نماییم ومعمولاً قسمت هوایی را تشکیل می دهد.

پایه
پایه درختی است که در جای اصلی قرار گرفته و پیوندک را روی آن به طرق مختلف قرار می دهیم و رشد گیاه را شامل می‌شود.

بدون تردید هر قدر این دو قسمت از نظر صفات ژنتیکی مشابه و از لحاظ گیاه شناسی دارای خویشاوندی نزدیکتری باشد به همان نسبت جوش خوردن بافتها در محل پیوند آسانتر و پایداری پیوند مطمئن‌تر است.

پیوند زدن گیاهان


تاریخچه پیوند

فن پیوند زدن یا به عبارت دیگر هنر پیوند زدن منحصراً مربوط به عصر جدید و دوره کنونی نیست بلکه قدمتی طولانی دارد شواهد نشان می دهد که در حدود 4یا 5 قرن قبل از میلاد مسیح ، ازدیاد پاره ای از درختان از طریق پیوندصورت گرفته است مدارکی وجود دارد که پیوند در بین  چینی ها از هزار سال قبل میلاد  متداول بوده است . در زمان امپراطوری روم و همچنین یونان باستان نیز این فن مرسوم بوده است به طوری که در بین نوشته های ارسطو موضوع پیوند به چشم می خورد.

علاقه به پیوند زدن گیاهان

در طی قرون سیزدهم تا شانزدهم میلادی علاقه به پیوند زدن گیاهان قوت گرفت و موجب شد تا تعداد زیادی از گیاهان از کشورهای خارجی و زیستگاههای اصلی به اروپا منتقل شوند. ناگریز گیاهان وارداتی را با روش پیوندزنی افزایش داده و نگهداری کردند. با این حال در این مقطع زمانی اهل فن هنوز از انواع پیوندها اطلاعات کامل نداشتند و همچنین چسب پیوند مناسبی را نمی شناختند و محل پیوند را با خاک رس و سرگین حیوانات می پوشاندند.

پیوند مجاورتی

در اواخر قرن هیجدهم ضمن آشنایی با نحوه جریان شیره گیاهی ، اعمال برخی از پیوندها مانند پیوند مجاورتی ممکن گردید. در همین راستا طرح پیوند سه گیاه با یکدیگر ارائه شد. با گذشت زمان و پیشرفت علوم باغبانی مسائل مربوط به جوش خوردن و اتحاد بافتهای پایه بطور جدی بررسی شد. در طی قرن نوزدهم انجام روشهای مختلف پیوند در گیاهان بررسی شد و شخصی به نام لیبرتی هید بیلی در کتاب "خزانه" که در سال 1981 انتشار یافت ، رو ش های پیوند و پیوند جوانه ای و پیوند شاخه را که در آن زمان به طور معمول در آمریکا و اروپا به کار میرفت شرح دادند. روش هایی که امروزه  به کار می روند با روش هایی که توسط بیلی شرح داده شده ،تفاوت چندانی ندارد.

یکی از فواید پیوند زدن 12

در گیاهانی که نمی توان آنها را با قلمه و یا پا جوش ازدیاد نمود برای حفظ مشخصات خارجی و داخلی یعنی ژنتیکی پایه مادری از پیوند استفاده می نماید به عبارت دیگر پیوند کردن تغییری در خواص ظاهری و یا باطنی پیوندک نمی دهد.

یکی از فواید پیوند زدن 11


درختان کهن که به علتی قسمت هوایی ان از بین رفته و یا فرسوده شده باشد ولی ریشه آن قوی و فعال است می توان ان درخت را به وسیله پیوند جوان کرد و این عمل را نسبت به نوع درخت تا حداکثر 5 مرتبه تکرار نمود.

یکی از فواید پیوند زدن 10

در درختان ضعیف که مقدار ریشه در آنها کم بوده و یا طبیعاتاً قادر به جذب شیره خام به اندازه کافی نمی باشند با پیوند کردن شاخه ریشه داری به تنه ان جبران کمبود شیره خام را نموده قسمت هوایی چنین درختی قوی می گردد.این کاملاً کاملا شبیه به تزریق خون در بدن بیماری است که مقدار زیادی از خون خود را از دست داده باشد با این تفاوت که نزد انسان پس از یک یا چند مرتبه تزریق کمبود خون تامین شده و تکرار عمل لازم نیست ولی در درختان این تزریق شیره خام اضافی باید همیشگی باشد و به این جهت است که با پیوند کردن پایه ریشه داری که در نزدیکی درخت مورد عمل کاشته شده برای همیشه منبع شیره خامی در دسترس آن قرار می دهند.