بررسی اقتصادی خاکورزی حفاظتی در تناوب گندم- آیش

 

فرسايش بادی و وزش گرد وغبار مرسوم ، بر زمين هايی که مورد خاکورزی گندم زمستانه- آيش تابستانه ، در واشنگتن شرقی ايالات متحده ی آمريکا قرار دارند، باروری خاک را کاهش می دهند و می توانند با کيفيت نا مطلوب هوا همکاری کنند.خاکورزی خفاظتی در طول آيش، برای کاهش دادن فرسايش و گرد و غبار شناخته شده است اما خاکورزی سنتی(CT) هنوز بر بيش از 80 درصد زمينهای اين منطقه به کار برده می شود. اين مقاله نتايج اقتصادی يک دوره ی 5 ساله (سالهای زراعی 1995 تا 1999 ) سيستم خاکورزی را که در منطقه ی ليند واشنگنتن پژوهش شده است گزارش می دهد. ميانگين بارش سالانه پايگاه 224 و خاک لومی سيلتی شانو ( سيلتی زبر، مخلوط شده، فوق العاده فعال، مرطوب Xeric Hapolcambids )است. سيستم های خاکورزی هستند: 1- خاکورزی سنتی(CT توضيح در روبرو)-2-حداقل خاکورزی (MT:کشت وعلف کشها)-3- حداقل خاکورزی تاخيری(DMT:علف کشها وکشت تاخيری). محصول دانه ای گندم در ميان اين سالها بين 79/1 تا 20/5 در هکتار برآورد شده است. اما بين محصول دانه ای سيستم های خاکورزی در هر سال يا هنگام تحليل ميان سالها اختلافی وجود ندارد. سيستم خاکورزی ، به طور اقتصادی ، بر اساس برگشتی بازار نسبت به هزينه های کل توليد مشابه بودند، اما DMA از CT براساس برگشتی بازار نسبت به هزينه های متغير ، سود آوری کمتری داشت (البته اين سودآوری کمتر، چندان محسوس نبود).تحليل گران اقتصادی نشان می دهند که هيچ کمک مالی مورد نياز نمی باشد تا توليد کنندگان را برای تغيير از شيوه ی سنتی به شيوه ی آيش با شخم کمتر ترغيب کند، زيرا اين سيستم ها در مجموع سود آور هستند. چون هيچ طعمه و دليل اقتصادی بلند مدت و کوتاه مدتی برای تبديل کردن CT به MT ( که خاک را حفظ می کند) وجود ندارد ، اين يک راه حل پيروزمندانه و موفقيت آميز برای کشاورزان و محيط زيست می باشد.

هنگامی که مساحت زمين تحت آيش تابستانه(بهاره) در آمريکا در طول سه دهه ی گذشته کاهش پيدا کرد، تناوب گندم-آيش زمستانه(پاييزه)، سيستم مسلط و عمده ی کاشت در مناطقی که بارندگی سالانه یکمتر از 350 ميليمتر دارند، باقی ماند. در ايالت واشنگتن شرقی و مناطق شمال مرکزی ، آيش بهاره- گندم پاييزه ، سيستم مسلط و عمده ی کاشت بر تقريبا 2 ميليون هکتار می باشد. کشاورزان در گريت پلين شمالی به طور مشخص فرسايش بادی را در زمين های آيش شده کاهش دادند با پذيرفتن سيستم خاکورزی کمينه (MT) و تمرين سيستم های بدون خاکورزی و شواهد تازه ای کاهش مشابه را در فرسايش بادی و تحمل در برابر گرد و غبار باد در پاسيفيک نوثوست نشان می دهد.

مرکز اطلاعات خاکورزی حفاظتی(CTIC) گزارش داد که کشاورزان در ايالات های گريت پلين غربی و پاسيفيک روشهای MT و بدون خاکورزی را بر 34 درصد زمينهای زراعی بکار بردند. اگرچه در ايالت واشنگتن فقط 26 درصد زمينهای زراعی در روش MT و بدون خاکورزی بودند. در واشنگتن شرقی- مرکزی که بارش سالانه معمولا بين 150 تا 300 ميلی متر است، حتی آيش MT کمياب است. برای مثال ، در حومه آدامز قلب منطقه گندم- آيش واشنگتن ، خاکورزی سنتی هنوز بر 88 درصد زمينهای زراعی بکار برده می شود.

بيشترين مطالعات اخير اقتصادی روشهای بدون خاکورزی و MT در سيستم گندم- آيش به منطقه ی گريت پلين آمريکا و پريريس کانادا مربوط می شود. بازنگری اين کار نشان داده است که سودبخشی مرتبط به اين سيستم های خاکورزی در مناطق نسبتا کم آب، با تغيير موقعيت تغيير کرده است، اگرچه ، کاهش خاکورزی عمدتا برگشتی خالص را افزايش می دهد وقتی شدت کشت زراعتی هم افزايش يابد. وقتی پيشنهاد اين سيستم ها برای خاک و هوا مفيد تشخيص داده شدند، برخی پژوهشگران گزارش دادند که برای روش بدون خاکورزی هزينه توليد بالاتر است. اسميت و همکارانش گزارش دادند که حضور غير قابل کنترل علفهای هرز در روش بدون خاکورزی در مناطق نسبتاکم آب می تواند به طور عمده هزينه ی علف کشی و توليد کل را با ببرد. اگرچه پژوهش های اخير کشاورزانی که روش بدون خاکورزی را در يک منطقه نسبتا کم آب واشنگنتن شرقی آزمايش کرده اند، آشکار می کند که هزينه ی توليد آنها برای کشت هايی که بذرپاشی آنها در بهار انجام می شود کمتر از روش CT بوده است. خاکورزی سنتی که در طول آيش به کار برده می شود شديد است و اغلب خاک را نسبت به فرسايش آسيب پذير می کند.کمبود پس مانده های گياهی،کلوخه و زبر خاک بر سطح خاک می تواند يک تهديد فرسايش بادی خطرناک را بوجود آورد و مطرح سازد. سيستم خاکورزی حفاظتی در پاسيفيک نوثوست عموما ابزار بدون برگردان را به کار گرفت مانند تيغه پهن V شکل برای خاکورزی مقدماتی بهاره ، به همراه استفاده از علف کشها بجای يک يا دو عمليات خاکورزی. اين کار مقادير بيشتری پس مانده های سطحی و زبری خاک را در طول آيش در مقايسه با روش CT حفظ می کند. لی خبر داد که ذرات گرد وغبار معلق که 10 ميکرو متر (PM-10) و کوچکتر بودند در اسپوکان ايالت WA به 31 تا 54 درصد کاهش خواهند يافت، اگر خاکورزی حفاظتی يا روش بدون خاکورزی جايگزين آيش بهاره سنتی شود.

هر دو منطقه ی اسپوکان و تری سيتيز اوربان در مواجهه با استانداردهای دولتی کيفيت هوا برای PM-10 در چندين مورد رد شدند. يکی از اين موارد، در طول يک توفان غبار (شن) بزرگ در 25 سپتامبر 1999 بود، وقتی که PM-10 به 405 ميکرو گرم رسيد که تقريبا سه برابر استاندار مجاز ملی 150 می باشد. در آن روز، در تصادف چند اتومبيل در نزديک پندلتون هفت سرنشين کشته و22 نفر مجروح شدند. بله ، تخلف از فرمان استاندارد های دولتی کيفيت هوا، که نمايندگان کيفيت هوا طرحها را گسترش می دهند تا اين مشکل را حل کنند.

چرا بيشتر کشاورزان گندم- آيش در پاسيفيک نوثوست درون مرزی خاکورزی حفاظتی را کار نمی برند؟ برخی کشاورزان ميزان دانه آب ناکافی برای استقرار موقعيت گندم پاييزه ، مشکلات در کنترل دم روباهی کلاهی (bromus tecnicum ) و ديگر علفهای هرز ، به علاوه ی شيارباز کن دانه به علت پس مانده بيش از حد را دليل اين موضوع می آورند.

همچنين مواردی درباره ی خطر سرمايه گذاری در ابزار های خاکورزی حفاظتی نمايان و آشکار می شود تا برای برخی کشاورزان واشنگتن شرقی زمينه ی بی ميلی شود وآنها سيستم های آيش خاکورزی حفاظتی را قبول نکنند اين مقاله عملکرد محصول دانه ای و سودبخشی روش خاکورزی کمينه (حداقل خاکورزی:MT ) و روش خاکورزی کمينه ی تاخيری (حداقل خاکورزی تاخيری :DMT) را در مقايسه با خاکورزی سنتی (CT) گزارش می دهد( برای کشت گندم آيش در واشنگتن شرقی نسبتا کم آب).

وسايل و روشهای آزمايش

آزمايش سيستم خاکورزی تناوب گندم- آيش از آگوست 1993 تا جولای 1999 در ايستگاه پژوهشی آيشی دانشگاه ايالت واشنگتن در ليند واشنگتن انجام شد. اگرچه اولين عمليات آيش در سال 1993 رخ داد ، اما پژوهش به مانند يک تحقيق 5 ساله توليد گندم انجام شد که از 1995 تا 1999 طول کشيد(جدول 1) خاک لومی سيلتی شانو بيشتر از 2 متر عمق با شيب کمتر از 2 درصد داشت. اين طرح آزمايشی يک بلوک کامل تصادفی از سه سيستم خاکورزی بود که چهار دفعه تکرار شد. قطعات مستقل 46×18 متر بودند ، که اجازه می داد تا تجهيزات کشاورزی در حد و اندازه ی صنعتی و تجاری استفاده شود . بخشهای نزديک به هم وهم جوار زمين استفاده شدند برای اينکه بتوانيم داده ها را از هر دو بخش محصول و آيش پژوهش در هر سال جمع آوری کنيم .سه سيستم مديريتی خاکورزی عبارت بودند از:

ا- خاکورزی سنتی (CT ) :تکرار و زمان بندی استاندار عمليات خاکورزی و استفاده از ابزار های معمول مورد استفاده کشاورزان

2- خاکورزی حفاظتی (MT): تکرار و زمان بندی استاندارد عمليات خاکورزی ، علف کش ها به جای خاکورزی جايگزين شدند و يک خيش V شکل ، بدون آنکه خاک را برگرداند با چنگک غلتان همراهش برای خاکورزی مقدماتی بهاره استفاده شد.

3- خاکورزی خفاظتی تاخيری (DMT): شبيه به روش MT ، بجز خاکورزی مقدماتی بهاره با خيش V شکل که دست کم تا اواسط ماه مه به تاخير انداخته شد. سيستم DMT شامل تحقيق شده است تا تاثيرش بر نگه داری رطوبت خاک ، کنترل فرسايش بادی و به علاوه ، امکان پذير و عملی بودن اقتصادی آن ، آزمايش و بررسی شود.يک فهرست کامل عمليات و زمان بندی کشت برای هر سيستم خاکورزی در سراسر پژوهش در جدول 1 ديده می شود. توصيف جزئی خاکورزی و ديگر عمليات کاشت برای همه سيستم های خاکورزی در شيلينگر(2001) گزارش شده اند.

تحليل اقتصادی

روشهای استاندارد بودجه بندی فعاليت ها (سرمايه گذاری ها) به کار گرفته شدند تا متوسط هزينه های ثابت و متغير توليدات را برای هر سيستم خاکورزی تخمين بزنند. هزينه های ثابت شامل استهلاک ، بهره، مالياتها، مسکن(تهيه جا) و بيمه بر دستگاهها و يک هزينه ی سرجمع کشت هستند. هزينه های زمين براساس قانون محلی دوسوم مستاجر و يک سوم موجر از محصول سهم می برند می باشد که با بازده سالانه سالانه تغيير می کند. هزينه های متغير شامل بذر ، کود ، علف کش ، بيمه آتش سوزی و تگرگ ، سوخت ، تعميرات و نيروی کار می باشد. هزينه های توليد برای هر سيستم خاکورزی براساس ترتيب حقيقی عمليات که در آزمايش انجام شده است می باشد( جدول 1) اما دستگاههای مخصوص مقياس کشت در منطقه را مورد فرض قرار داديم. خيش V شکل تيغه پهن تنها ابزار اضافی ای بود که برای تغيير از سيستم CT به MT يا DMT مورد نياز بود. ميزان کود ، علف کش و بذر آن مقاديری هستند که در آزمايش ليند استفاده شدند(جدول 1). ميزان محصولات دانه ای ، ميانگين سالهای 1995 تا 1999 هستند که از اين آزمايش بدست آمده اند (جدول 2) . همه ی مقدار های هزينه و سود برای هر هکتار تناوبی جمع آوری شدند. برای مثال ، هزينه ها و سود های آيش گندم پاييزه- آيش بهاره برای نيم هکتار گندم پاييزه و نيم هکتار آيش محاسبه شدند. اين گونه محاسبه به درستی ميانگين بازده هر هکتار در هر سال را برای يک کشاورز که نصف زمين را در آيش و نصف ديگر را در کشت گندم پاييزه قرار داده است، توصيف می کند. برای تحليل گران اقتصادی ، فرض می شود کشاورزان در اين منطقه از هزينه ی دوباره ی کاشت محصول گندم پاييزه شان برای گندم بهاره در يک سال از پنج سال کشت خسارت خواهند ديد که اين به علت جوانه نزدن گندم پاييزه به اندازه کافی يا مرگ زمستانه می باشد. اين مورد در آزمايش ليند برای همه ی سيستم های خاکورزی به علت آب ناکافی ناحيه کشت برای کشت گندم پاييزه در سپتامبر 1994 رخ داد.

قيمت گندمی که استفاده شده ، تنی 02/144 دلار برای گندم سفيد و نرم و تنی 3/187 دلار برای گندم بهاره سخت و قرمز ، معيار منطقه ای است برای تعيين قيمت فروش و بازاريابی سالانه محصولات بدست آمده در منطقه پژوهش. يک تحليل حساسيت شامل نشان دادن تاثيرات محدوده ی مرزی توليدات و قيمت گندم می شود ، در ضمن شامل می شود قيمت های کمتر از تنی 110 دلار که در سالهای 1998و 1999 ديده شده است. برگشتی خالص بازار نسبت به هزينه توليد تعريف می شود.پرداختهای دولتی مربوط به کسری در آمد ( پرداخت های متحول کننده ، کامل کننده و قرضی) که در سال 1998 مهم و قابل توجه بودند در نظر گرفته نشدند.افزودن پرداختهای دولتی به تحقيق بر رتبه بندی سيستم های خاکورزی تاثيری نخواهد داشت چنانچه پرداختهای متحول کننده وکامل کننده ی تفکيک شده در سيستم های خاکورزی تغيير نکند( يعنی بايد پرداختها برای همه خاکورزی ها مساوی باشد). هرچند ، صرف نظر از انتخاب خاکورزی ، اين پرداختها بر رای درباره ی پويايی اقتصادی تاثير خواهند گذاشت.

نتايج وبحث. محصولات ، پس مانده و ذخيره ی آب

محصول دانه ای گندم پاييزه از سال 1995 تا 1999 محدود بين 79/1 تا 20/5 تن در هکتار بود. اختلاف آماری قابل توجهی در محصول دانه ای ميان سيستم های خاکورزی در هر سال يا در ميانگين 5 سال وجود ندارد(جدول 2) . در صورتی که آمار قابل توجهی نيست اما در هر سال محصول MT متجاوز يا مساوی محصول CT است. پس مانده های بجا مانده بر سطح خاک در پايان دوره ی آيش mo-13 به طور ميانگين برابر 770 ، 1390 و 1440 کيلو گرم بر هکتار برای CT ، MT و DMT می باشد. براساس برنامه ی کشاورزی دولتی در مورد حداقل مقدار پس مانده ی سطحی مورد نياز برای خاکهايی با فرسايش زياد (390 کيلو گرم بر هکتار ) ، استفاده از روش CT در

يک سال اين قانون را نقض کرد و مقدار پس مانده کمتر از 390 کيلو گرم بر هکتار شد. در ديگر سالها هم اين موضوع فقط به صورت حدی رعايت شد. با در نظر گرفتن اينکه در همه ی سالها در سيستم های MT و DMT مقدار پس مانده بيش از اندازه وجود داشت. در مجموع ، هر دو پارامتر حجم کلوخ و سطح ناهموار با مقايسهMT وDMT با CTبررسی شد. به طور ميانگين در همه ی چرخه های آيش ، حجم آب خاک در عمق 0 تا 15 سانتی (منطقه ی حضور بذر) همچنين در تمام برش عمودی 180 سانتی خاک بوسيله سيستم های خاکورزی تحت تاثير قرار نگرفت. بنابراين CT سود زراعی بيشتری از MT ، DMT در اين آزمايش نداشت ، اما روش CT زيانهای کاملا مشخصی برای محيط دارد.

سود بخشی و تحليل حساسيت

متغير بودن برگشتی خالص بازار ، هزينه محصولات مختلف و هزينه توليد را در طول آزمايش 5 ساله بازتاب می کند. همچنان که در بالا گفته شد ، در طول زمان و در ميان سيستم های خاکورزی بهای گندم برای آزمايش 5 ساله ثابت نگه داشته شد و برگشتی خالص بازار نسبت به هزينه های کل برای سه سيستم خاکورزی به طور آماری به ميزان قابل توجهی (5 درصد) متفاوت نبود(جدول 3). با اندازه گيری برگشتی خالص نسبت به هزينه های متغير ، DMA از ديگر سيستم های خاکورزی در مقدار قابل توجه 05/0 سود آوری کمتری داشت. براساس ميانگين قيمت ها و محصولات ، برگشتی بازار هر سه سيستم خاکورزی کمتر از آن است که هزينه های کل را پوشش دهد و مقدار 27 تا 40 دلار را نمی تواند پاسخگو باشد. هزينه های کل شامل :1- دستمزد برای کارگر -2- هزينه زمين -3- استهلاک دستگاهها -4- هزينه ی بهره - 5- هزينه ی متغير های از دست رفته می شوند. منفی بودن برگشتی خالص بازار نسبت به هزينه های کل به طور روشن و واضح در توليد دانه ای عادی هستند ، وقتی پرداختهای دولتی شامل کار نشده باشد( پرداختهای دولتی شامل پژوهش نشده اما هزينه زمين به صورتی است که انگار پرداخت ها حساب شده است). اين دليل اهميت پرداختهای دولتی است که تبديل به سرمايه شده و ارزش زمين را بالا می برد ، متناسبا هزينه ها هم افزايش می يابد. در نبود پرداختهای دولتی ، هزينه های زمين برای مالک کاهش خواهش يافت و برگشتی بازار شايد با دقت بيشتری هزينه ها را پوشش دهد.

نتايج در جدول 3 براساس ميانگين قيمت ها و محصولات می باشد، هر چند قيمت های بازار و ميزان محصولات کشاورزی به طور گسترده نسبت به زمان متغيرند. برای مثال ، ميانگين قيمت 5 ساله در اين تحليل 02/144 دلار به ازای هر تن گندم سفيد نرم ، استفاده شد. اما قيمت گندم در منطقه تا تنی 18/88 و 22/110 در سالهای 1998 و 1999 به شدت سقوط کرد. به طور مشابه محصول گندم ديم در اين منطقه اساسا از سالی به سال ديگر متغير است ، به طوری که در جدول 2 نشان داده شده است. برای توضيح دادن تاثير اختلاف قيمت و محصول دانه ای مختلف بر برگشتی خالص بازار ، جدول 4 ميزان حساسيت برگشتی خالص را برای ترکيب های قيمت و محصول دانه ای مختلف در روشهای CT ، MT و DMT نشان می دهد. نتايج ميزان حساسيت برای MT رقابتی سيستم خاکورزی ، برای توضيح دادن تاثيرات تغيير پذيری قيمت و محصول اينجا مطرح می شود. اگر ميانگين گندم MT ، 03/4 تن در هکتار باشد و قيمت 96/146 دلار برای هر تن دريافت می شود ، برگشتی بازار نسبت به هزينه های کل مساوی 83/9 دلار می شود. قيمت های 59/128 دلار پايين تر به ازای هر تن ، برای همه ی محصولات 37/4 تن بر هکتار و کمتر. وجود ضرر و زيان را قبل از پرداخت دولتی نشان می دهد(جدول 4) . مقدار ميانگين محصولات دانه ای سالهای 1996 تا 1999 آزمايش ، برای سيستم MT که 89/3 تن بر هکتار است ر به گونه ای می توان محاسبه کرد که يک قيمت 19/147 دلار برای هر تن داشته باشيم تا هزينه کل 29/286 دلاری در هر هکتار تناوبی را پوشش دهد. جدول 4 نشان می دهد که اگر محصول دانه ای برای MT تا زير 03/3 تن در هکتار سقوط کند ، چنانچه در سال 1999 رخ داده (جدول 2) کشاورز برای پرداخت هزينه های کل از محل فروش بازار درمانده خواهد شد ، حتی اگر قيمت گندم در بالاترين ميزان خود يعنی 70/183 دلار برای هر تن باشد.

نتيجه گيری

نتيجه گيری از اين پژوهش 5 ساله اختلاف آماری در مقدار محصول سيستم های آيش CT ، MT و DMT را نشان نمی دهد.سه سيستم خاکورزی از نظر اقتصادی معادل هستند که براساس برگشتی بازار نسبت به هزينه ی توليد می باشد. سيستم کاهش خاکورزی بوسيله ی کنترل فرسايش باد، توليدات بيشتر در آينده را وعده می دهد. از اين گذشته سيستم های کاهش خاکورزی خطر تکذيب پرداختهای دولتی را کاهش می دهد ، بخاطر اينکه حتی بيشتر از آنچه دولت خواسته پس مانده ی سطحی باقی می گذارد. تحليل گران اقتصادی نشان می دهند که هيچ کمک مالی يا حتی کمترين کمک مالی مورد نياز نمی باشد تا توليد کننده ها را برای تغيير از شيوه ی سنتی به شيوه ی آيش با شخم کمتر ترغيب بکند، چرا که اين سيستمها در مجموع سود آور هستند. اين موضوع به ويژه برای سيستم MT صادق است که سودبخشی آن به طور آماری برای هر دو برگشتی بازار نسبت به هزينه های متغير وکل با CT برابر است. چون يک طعمه و دليل «اقتصادی» کوتاه مدت يا بلند مدت قابل توجه برای تبديل به سيستم آيشMT که محافظ خاک است ، وجود ندارد ، اين نشان می دهد بهترين تمرين مديريت کشاورزی را برای کشاورزان و هم ساکنان شهری که در مسير وزش باد قرار گرفته اند. برنامه های آموزشی توسعه بايد سود اقتصادی و حفاظتی روش MT را کاملا مشخص کنند.

منبع:کشاورز جوان

غلات

  

 

غَلات در واقع گونه‌ای از خانواده گندمیان (گرامینه ها) هستند که گیاهان علفی تک لپه‌ای بوده و دانه‌های ریز آنها، مصرف خوراکی دارد. غلات گیاهانی یک ساله هستند، یعنی چرخهٔ زندگی خود را در یک فصل زراعی به پایان می‌‌رسانند.

گونه‌های سردسیری غلات (گندم، جو و چاودار) در فصل پاییز و اوایل بهار کشت شده و در اواسط تا اواخر تابستان هم برداشت می‌‌شوند. گونه‌های گرمسیری غلات (برنج، ذرت، ذرت خوشه‌ای و ارزن) نیز با توجه به شرایط آب و هوایی در اواخر بهار یا اوایل تابستان کشت شده و اواخر تابستان یا اوایل پاییز هم برداشت می‌‌شوند.

تاریخچه

هزاران سال است که این گونه گیاهان، در تأمین غذای بشر نقش حیاتی ایفا می‌‌کنند. باستان شناسان جوامع ابتدایی توانسته‌اند از ویرانه‌های قدیمی مراکز سکونت انسان، دلایلی به دست آورند که نشان می‌‌دهد غلات در تمدن‌های اولیه بشری هم کشت می‌‌شده‌اند و برای مثال، گندم در سرزمین حاصلخیز میانرودان به عمل می‌‌آمده است. بین النهرین امروزه بخش‌هایی از ترکیه، عراق، سوریه و ایران را تشکیل می‌‌دهد. شواهد به دست آمده نشان می‌‌دهد که در 16.000 تا 10.000 سال قبل از میلاد، انسان ما قبل تاریخ در این ناحیه گندم تولید می‌‌کرده است.

همچنین هر جا که جامعه‌ای تشکیل شده، یکی از انواع غلات در پیدایش آن نقش داشته اند. مثلاً برنج در تشکیل جوامع نخستین کشور چین و ذرت هم در تشکیل جوامع افریقایی مؤثر بوده اند.

 

انواع غلات

گندم: به آب و هوای خنک در فصل رشد، آب و هوای گرم و خشک در فصل برداشت نیاز دارد. برنج: آبیاری و بارندگی در کشت این گیاه ضروری است. میانگین دما در 4 تا 6 ماه از فصل زراعی باید 21 درجه سانتی گراد یا بالاتر باشد. ذرت: به آب و هوای گرم با رطوبت کافی نیازمند است. این گیاه معمولاً در آمریکای شمالی و جنوبی و همچنین افریقا کشت می‌‌شود. جو: به آب و هوای خنک در فصل رشد نیاز دارد. جو مطمئن‌ترین غلات در شرایط شوری خاک، خشکی یا سرمای زمستان است. جو در زمین‌هایی که گندم قادر به رشد در آنها نیست هم پرورش می‌‌یابد. ارزن: از پر محصول‌ترین غلات در شرایط خشک است و در خاک‌های غیر حاصلخیز هم رشد می‌‌کند. این ماده در آسیا و افریقا، ماده غذایی مهمی برای انسان و دام می‌‌باشد. جو دوسر: پیشترها خوراک اصلی مردم اسکاتلند بشمار می‌آمد. در سراسر دنیا از این ماده غذایی به عنوان خوراک دام هم استفاده می‌‌نمودند. چاودار یا گندم سیاه: از سازگارترین غلات نسبت به شرایط سخت آب و هوایی است. در آب و هوای سرد کشت می‌‌شود.

 

ادامه نوشته

گندم  

 

 

گندم      wheat      blé      Weizen       grano      graan         小麥           小麦

Gandom.coo.ir

*همه گندم را میشناسند*

 

تاریخچه

 

هزاران سال است که گندم ، در تأمین غذای بشر نقش حیاتی ایفا می کنند. باستان شناسان از اهرام مصر نیز گندم کشف کردهاند که در ظروف مخصوص نگهداری میشده است و نیز گندم در سرزمین حاصلخیز بین النهرین به عمل می آمده است. و سابقه ای بیش از 4000هزار سال قبل از میلاد برای آن میتوان تخمین زد

گندم به عنوان غله ای سازگار  است . گندم از غلاتی است که در نواحی سرد هم کشت می شود. این غله در سراسر جهان در فصول مختلفی کشت می شود، به طوریکه در هر ماه از سال، گندم در یکی از نقاط جهان در حال برداشت می باشد.

امروزه گندم 15تا 18 درصد مصرف مواد غذايي مردم جهان را تشکيل مي‌دهد و

منبع غذاي اصلي مردم در بيشتر کشورهايي است که از خاک شور رنج مي‌برند.

 

مراحل رشد گندم:


دوره رشد گندم شامل مراحل جوانه زنی، پنجه زنی، تشکیل روزت، ساقه رفتن، تشکیل گل و تشکیل میوه است.گندم: در فصل رشد به آب و هوای خنک نیاز دارد.

 

گیاه شناسی گندم :

 

گندم گیاهی است که از خانواده  Poaceae  واز جنس  Tiriticum   . بارزترین خصوصیات  گیاه شناسی گندم  عبارتند از :

 

Ø                       ریشه :

که عبارتند از ؛ ریشه های اولیه  و  ریشه های ثانویه .

 

1- Seminal

به ریشه اولیه دیشه حقیقی و ریشه بذری نیز می گویند . این ریشه ها از گیاهگ بذر منشآ  می گیرند . ریشه های اولیه پوشیده  از کرک های  نازک بنام تارهای کشنده  می باشد . که وظیفه جذب آب و املاح را  دارند.

 

Secondary roots.2

به ریشه های ثانویه نابجا  یا کاذب  می گویند . نقش اصلی  و اساسی  ریشه به عهده این نوع  ریشه ها می باشد .این ریشه ها از گره انشعاب  یا طوقه  Crown   محلی که اندام های  هوایی یا پنجه نیز ایجاد می شود ، منشا ُ می گیرند .

 

Ø                       ساقه  Culm

تمام گندم ها دارای ساقه استوانه ای ، بند بند ، بدون انشعاب و اغلب تو خالی می باشد  که به آن سوفار یا سوفال گفته می شود.

هر بند ساقه را یک گره  node   و فواصل آنها را میانگره  Inter node   می گویند .

تعداد گره و فواصل آنها در واریته های مختلف گندم 5-8 واغلب 6 عدد دانست . ساقه در محل گره در تمتم انواع  وارقام تو پر بوده  وطول میانگره از پایین به طرف  بالا بیشتر می باشد .

 

Ø                       برگ  Leaf

گندم دارای برگ های کشیده  و باریک  به طول  متوسط 15- 20  سانتی متر با رگ برگ های موازی می باشد. هر برگ از دو قسمت  پهنک وغلاف تشکیل شده است .غلاف هر برگ که در جهت طولی شکاف دارد، تمام یک میان گره را پوشانده  و در محل اتصال آن به پهنک یک زائده به نام  Ligule  و یک جفت زائده به نام  Stipule  با گوشوارک  Auricule   دیده می شود.

 

Ø                       گل وگل آذین گندم 

Ø                        ( Flower and Inflorescence)

هرگندم شامل یک مادگی یک برچه ای ساده  با کلاله دو شاخه ای و 3 پرچم می باشد . بساک  پرچم ها شبیه X  می باشد.کاسبرگ وگلبرگ در گندم وجود ندارد. اما برگ های تغییر شکل یافته ای به نام پوشینه  glumlle مانند دو قاشقک اندام های زایای برگ را می پوشانند. به پوشینه داخلی پالئا  وبه پوشینه خارجی  Awn می گویند ولذا پرچم ودانه گروه تولیدی آن راه به بیرون ندارد. در قائده پوشینه در درون دو جسم بالشتک مانند به نام  Lodiculess  قرار گرفته است. لودیکولها با تورم خود باعث باز شدن لما و پالئا از هم و آذاد شدن اندام های زایا می شوند.

 

Ø                       گرده افشانی و لقاح 

Ø                       Pollination and fecundation

گندم گیاهی دو جنسی  hermaphrodite  و خود لقاح می باشد . درصد دگر لقاهی در این گیاه معمولاً 1%  و حداکثر به 4% ممکن است برسد. خود گشنی گندم به این دلیل است که رسیدن پرچم ها ،آزاد کردن دانه های گرده و تلقیح حدود 99% گلها قبل از باز شدن پوشینه از یکدیگر می باشد. عمل لقاح از میان طول  سنبله شروع شده و به دو طرف ادامه  پیدا می کند .

 

Ø                       میوه دانه 

Ø                       fruit and grain

پس از ترکیب سلول  زایشی دانه گرده با سلول تخم زای کیسه جنینی  واقع در تخمدان  مادگی ،سلول تخم حاصل می شود.  در اثر تکامل  تخم  ، گیاه جنین - رویان Germ = embryoدانه به وجود می آید و یا رشد وتکامل فرایند لقاح مظاعف ، اندوخته غذایی دانه یا آندوسپرم  حاصل می شود. طول میوه گندم 3-12 میلیمتر ، قطر آن 1.5- 5  میلیمتر وزن هزار دانه آن  15 – 52 گرم وزن هکتار لیتر آن  52- 79  کیلو گرم است.

 

برداشت گندم

 

باید به موقع صورت گیرد. برداشت زودتر یا دیرتر از موقع محصول، موجب کاسته شدن کیفیت آن می شود. برداشت زود هنگام محصول هم موجب پایین آمدن کیفیت گندم می گردد. وزن دانه ها تا زمان رسیدن دانه افزایش می یابد، ولی پس از آن رو به کاهش می گذارد. همچنین دانه های نارسی که زود هنگام برداشت می شوند، چه در مزرعه و چه در انبار بیشتر در معرض آسیب های ناشی از گرما و آفات از جمله کپک زدگی قرار می گیرند. زمان مناسب برای برداشت دانه، موقعی است که آندوسپرم دانه های گندم سفت شده و میزان رطوبت آن هم به 18 تا 20رسیده باشد.

گندم:در فصل برداشت به آب و هوای گرم و خشک نیاز دارد.

میزان بذر مصرفی

 

منبع: کاهش ضايعات بذر مصرفی گندم

ناصر مجنون حسينی و بهمن يزدی صمدی:

 

در شرايط معمول كشت گندم از 60 كيلوگرم در زراعت ديم لغايت200 كيلوگرم در هكتار در زراعتهاي پاييزه آبي متغير است. در زراعتهاي پاييزه گندم آبي نسبت بذر مصرفي به توليد يك به بيست است. ميزان بذر كمتر و يا بيشتر از معمول در برخي مواقع و به دلايل متعددي به شرح زير توسط كشاورزان مورد استفاده قرار مي گيرد. از آن جمله: واريته هاي بذر درشت (اندازه بذر) واريته هائي با پتانسيل (توانائي) پنجه زني كم، كشت بهاره، كشت دير (در پائيز يا بهار)، روش دستپاش، اراضي سنگين، درصد جوانه زني پائين و غيره.  خسارت هاي وارده بر بذر گندم به هنگام داشت، برداشت و پس از برداشت توسط برخي عوامل بيماري زا و آفات (در مزرعه و انبار) باعث افزايش ضايعات بذر گندم مي شود. متوسط رطوبت موجود در خاك نيز از عوامل اصلي تعيين كننده ميزان بذر مصرفي است. به طوري كه در مناطق كم باران ميزان متوسط بذر كمتر و در مناطق نيمه مرطوب و مرطوب بذر بيشتري مصرف مي شود.

 

عملکرد

 

منبع: کاهش ضايعات بذر مصرفی گندم

ناصر مجنون حسينی و بهمن يزدی صمدی:

 

گندم به عنوان مهمترين محصول زراعی و ماده غذايی کشور بطور متوسط 5/6 ميليون هکتار از اراضی کشور را بخود اختصاص داده و بالغ بر 5/10 ميليون تن توليد دارد. عملکرد پائين گندم در ايران در مقايسه با جهان عمدتاً بواسطه سطوح پائين نهاده (بويژه آب) و ضعف مديريت زراعی است. تکيه بر افزايش عملکرد بعنوان کليدی ترين راه حل افزايش توليد گندم، توسعه تحقيقات در زمينه های کاهش ضايعات و ساماندهی بذر را بعنوان راهکاری مناسب طلب می نمايد.

عمده ترين بخش مصرف گندم در ايران مربوط به توليد نان است (90% عرضه گندم را شامل مي شود)، و بخشي نيز به مصرف بذري و مصرف دامي مي رسد. مصرف بذر مورد نياز كشت سالانه در كشور بالغ بر000/000/1 تن برآورد گرديده است .

 

 wheat

 

 

 

سطح زيركشت، ميزان توليد و عملكرد گندم ‌كشور

 

سطح زير كشت:

سطح زيركشت گندم كشور حدود 41/6 ميليون هكتار برآورد شده است كه 42/37  درصد آن آبي و 58/62 درصد به صورت ديم بوده است

 

ميزان توليد :

ميزان توليد گندم كشور حدود 44/13 ميليون تن برآورد شده است كه 77/64 درصد آن از كشت آبي و مابقي     (23/35 درصد) از كشت ديم بدست آمده است.استان فارس عليرغم رتبه دوم از نظر سطح با 79/13 درصد از توليد گندم كشور در جايگاه نخست قرار گرفته است و استانهاي خراسان، گلستان، خوزستان، كرمانشاه‌وآذربايجان غربي به ترتيب با 23/11، 44/8، 06/8، 95/5 و 21/5 درصد از توليد گندم كشور در مقام هاي دوم تا ششم قرار دارند.

شايان ذكر است كه حدود 68/52 درصد از گندم كشور در شش استان مذكور توليد شده است و سهم ساير استانها 32/47 درصد بيشتر نبوده است. گيلان با سهم 12/0 درصد در توليد گندم كشور در رتبه آخر قرار گرفته است.

 

عملكرد در هكتار:

عملكرد گندم آبي كشور 3629 كيلوگرم و عملكرد گندم ديم كشور 1181 كيلوگرم در هكتار بوده است. بيشترين عملكرد آبي گندم با 4879 كيلوگرم در هكتار متعلق به استان تهران و كمترين آن با 1580 كيلوگرم در هكتار به استان بوشهر تعلق دارد. استانهاي گلستان و بوشهر نيز به ترتيب با متوسط توليد 2758 و 192 كيلوگرم در هكتار در بين استانهاي گندم ديم كار كشور در جايگاه نخست و آخر قرار گرفته اند.

 

میزان تولید استانی :

استان خراسان با 85/10 درصد كل اراضي گندم كشور، بيشترين سطح را به خود اختصاص داده است.                                                          

پس از آن استان‌هاي‌فارس،آذربايجان‌شرقي،كردستان،خوزستان، همدان و كرمانشاه به  ترتيب با32 /9 ،72/6، 66/6، 59/6، 29/6 ،08/6 درصد كل اراضي گندم كشور مقام هاي دوم تا هفتم را دارا مي باشند ، به عبارتي ديگر  بيش از نيمي از (51/52 درصد) اراضي گندم در اين هفت استان كشت شده است. كمترين سطح نيز با حدود 13 هزار هكتار (20/0 درصد اراضي گندم) متعلق به استان هرمزگان مي‌باشد.

 

منبع:

 آمارنامه كشاورزي   ,    جلداول  محصولات زراعي و باغي     ,   سال زراعي 82 – 1381

 

 

 

اثرات تنش شوری در گندم

 

حجم زیادی از تحقیقات شوری مربوط به گندم می باشد دانشمندان امید وارند که بتوانند ارقام گندم برتری برای کشت و کار در اراضی شور معرفی نمایند. پیشرفت در اجرای تحقیقات گندم موید این نظریه است.

 (triticum aestivum 1)به عنوان یک گیاه نیمه متحمل به شوری شناخته شده است .کاهش رشد گندم یکی از واکنشهای گیاه در تنش شوری است  . که ناشی از کاهش فعالیتهای سنتزی مسیرهای متابولیکی سلولها است که ناشی از کاهش فعالیتهای سنتزی مسیرهای متابولیکی سلولها است که تولید ماده خشک را تحت تاثیر قرار میدهد و بصورت کاهش سطح برگ گیاه تظاهر نموده و در نهایت رشد کلیه اندامهای گیاهی و عملکرد راتحت تاثیر قرار می دهد

کافی استوارت(1376)در بررسی اثر شوری بر رشد و عملکرد 9 رقم گندم گزارش نمودند که شوری باعث کاهش سطوح فتوسنتز کننده در گیاه شد – ولی بعضی از ارقام سطح برگ مناسب داشتند . در مقایسه عملکرد آنان نشان دادند که رقم قدس و فلات حساس به شوری هستند . و ارقام بزوستایا – کراس روشن و الوند و موراکو تحمل به شوری داشته اند . برسی نتایج عمده تحقیقات مربوط به شوری نشان می دهد که گروه بندی والدین بر اساس تحمل به شوری برای رسیدن به ارقام برتر در برنامه های به نژادی مفید واقع شده است . لذا می توان نتیجه گرفت که بخشی از مکانیزمهای تحمل به شوری ژنتیکی بوده و قابل انتقال به نتاج است.

 

تنشهای محیطی مانند : خشکی – شوری و سرما در گیاه موجب بروز یک سری تغییرات مورفولوژیکی و فیزیو لوژیکی می گردند . تعدادی از واکنشهای فیزیولوژیکی القاء شده تحت تنشهای محیطی متفاوت در گیاهان همانند می باشند که حاصل آن بروز روند پیچیده خود تنظیمی در گیاه است .

فرایند تغییرات حاصله نهایتا باعث تغییر تعادل ابی می گردد که بصورت کاهش پتا نسیل آبی بافتها بروز می نماید . لذا بدلیل کاهش شدید پتانسیل آبی محلول خاک سلولهای ریشه گیاه نیز بایستی پتانسیل آبی خود را به حدی کاهش دهند که اختلاف پتانسیل منفی تری بین دوسیستم هم جوار ایجاد شود تا جذب آب از محلول خاک برای گیاه امکان پذیر گردد . گزارشاتی وجود دارد که برخی از ارقام متحمل گندم در مراحل رشد رویشی و زایشی حساسیت یا تحمل متفاوتی نشان داده اند لذا به نظر می رسد که به گزینی به خصوص برای عملکرد دانه نیازمند گزینش در طی چند مرحله است .

 مرحله رشد نهالبذری حساسترین مرحله رشدی بیشتر گیاهان به غلظت با لای نمک است در این مرحله از رشد گیاهان غلات  جوانه های پنجه تشکیل شده و بعد ار آن رشد و تشکیل آغازه های برگ و سنبلچه شروع می شود .در نتیجه شوری با لای خاک طی مراحل اولیه رشد می تواند به شدت بر عملکرد نهایی بذر تا ثیر بگذارد .اگر چه تنش شوری جوانه زنی و سبز شدن را به تاخیر می اندازد . ولی بعصی گیا هان زراعی قادر به جوانه زنی در سطوح بالاتری از نمک که گیاهان بطور معمول می توانند آن را در مراحل رشد رویشی یا زایشی تحمل کنند هستند .به هر حال این تحمل بالای گیاهان در مراحل نهال بذری و حسا سیت آنها در مراحل رشد بعدی مزیت اندکی است .در گندم دوروم و گندم نان حساسیت به شوری با افزایش سن گیاه کا هش می یابد لذا پائین نگهداشتن شوری خاک در طی مرحله جوانه زنی و سبز شدن گیاهچه ای دارای اهمیت می با شد و به همین منظور کشت هیرم کاری در مناطق خشک و نیمه خشک در مورد غلات مرسوم است. در جو تفاوتهای ارقام در مرحله رشد گیاه افزایش یا فت . همچنین درجه تحمل نسبی در طی زمان رشد برای نیشکر نیز گزارش شده است این گزارشات فرایند غربال و انتخاب را در صورتیکه بر مبنای یک مرحله از رشد گیاه پایه گذاری شده باشد پیچیده می سازد .   

 

 

طبقه بندی گندم

 

 

Ø                       انواع هگزا پلوئیدی     2n=6x=42کروموزوم

به گندمهای معمولی  Dinkelمعروف بوده وعموماُ  زراعی ولی دارای انواع لخت  وبا پوشش می باشد .  گونه      T.aestivu   گونه های وحشی واهلی گندم را برحسب  نظرات  اویلوف" و اصلاحات مکی" از کرومزومی  (ژنتیکی)  و  به طور کلی به سه گروه به شرح زیر تقسیم میشوند :

 

Ø                       انواع دیپلوئیدی  2n=2x=14  کرومزوم

به این گندمها ، گندمهای تکدانه یا Einkorn  نیزمی گویند  به لحاظ اینکه  در هر سنبلچه  واقع در محور  سنبله همانند جو  دو ردیفه فقط یک دانه تشکیل میشود .

دانه ها نیز  همانند  جو  پوشش دار هستند . انواع زراعی در این گروه بسیار نادر می باشد .

 

Ø                       انواع تترا پلوئیدی 2n=4x=28  کرومزوم

گندمهای  جفت دانهای  یا Emmre نامیده می شوند دارای انواع وحشی وزراعی ، لخت وپوشش دار بود ، ودو گونه T.DicoccumوT.Durum   (گندم ماکارونی ) در سطوح وسیع کشت میشوند .

یکی از گونه های این گروه می باشد که با داشدن ارقام وانواع مختلف وتیپهای متعدد کاشت غالب جهانی رادارد .

 

 

تیپهای گندم :

 

گندم معمولی دارای انواع بهاره ، پاییزه ،دو فصله می باشد .

گندمهای پاییزه ریشه عمیق تر ، رشد  بطئی تر ، رنگ دانه اغلب تیره تر  ، درصد پروتئین  بیشتر از انواع بهاره رفتن نیاز به  دورهای سرما دارند و خفتگی بذر نیز در این تیپ مطرح می باشد.گندم های معمولی نیز دارای انواع سخت ونرم می باشند . در این سختی ونرمی علاوه بر  خصوصیات  ژنتیکی عوامل محیطی نیز موُثر هستند .گندم های معمولی از نظر برخی خصوصیات  گیاه شناسی  مثل داشتن یا نداشتن ریشک ، تراکم یا نیمه تراکم یا باز بودن محور سنبله، ارتفاع و  ...  دارای فرم های مختلفی هستند.

 

اصلاح و معرفی یک رقم شیوه های مختلفی دارد که عبارتند از :

 

1- Selection

گندم های بومی هر کشوری ، مجموعه ای از انواع گندم های مختلف با ویژگی های مختلف می باشد که یک اصلاح گر از بین این انواع با توجه به هدف خود و نیز خصوصیات گیاهی ، مقاومت ها ، حساسیت ها ،عملکرد و غیره بوته های خاصی را انتخاب کرده  وبا آزمایشات مختلفی که روی آنها انجام می دهد. در نهایت به یک توده بذر خالص  با ویژگی های مورد نظر اصلاح گر می رسد . که با طی تشریفات قانونی  آنرا به عنوان یک رقم معرفی می کنند . ارقام آذر ، امید ، روشن ، طبسی از جمله ارقامی هستند که به این ترتیب حاصل شده اند .

 

2- Plant Introduction

 

در جهان مناطق متعددی هستند که شرایط اقلیمی آنها با شرایط اقلیمی مناطقی از کشور ما  مطابقت می کند .

ارقامی که در این مناطق کشت موفقی داشته باشند  ممکن است در مناطق مشابه در کشور ما نیز موفقیت آمیز باشد. لذا مراکز تحقیقات  با وارد کردن نمونه ای از آنها به کشور وانجام آزمایشات مختلف برای مناطق خاصی معرفی کرده  یا برا انجام تلاقی ها از آنها استفاده کند .

البرز ، بزوستایا ، پنجامو ، چناب ، خزر ، مغان 1و2  و کاوه این گونه اند .

 

1-  Hybridation

ممکن است یک رقم انتخابی از توده های  بومی یا یک رقم وارداتی  با  داشتن صفات  مطلوب یک چند ویژگی نا مناسبی هم داشته باشند. مثلآ  عملکرد خوب ولی حساس به ریزش.

 

2-  Mutation

ممکن است به صورت طبیعی  یا با اقداماتی چون پرتو نگاری  با قرار دادن بذور یا گیاهان  تحت شرایط با مواد  خاص  تغییراتی در ترکیبات ژنتیکی  ودر نتیجه ویژگی های  آنها ایجاد شود . اگر این تغییرات مطلوب باشد که احتمال آن بسیار کم است- میتوان آنرا به عنوان  یک  موتانت  معرفی  کرد .مثل موتانت  اروند .

 

 

v                       طبقه بندی گندم بر اساس خصوصیات ژنتیکی

 

گروه دیپلوئید  (کروموزوم  2n=28(

 

پوشیده – زراعی                     Ein korn                   T. aegilopoidesBa

پوشیده – وحشی                Wild  einkorn                T.boeoticum  Boisscl

 

گروه تتراپلوئید    (  کروموزوم2n=28)

 

پوشیده – وحشی               Wild Emmer                  T. dicoccoides Korn

پوشیده –زراعی                  Timolcevi                    T. dimophecvii Zhukow

پوشیده –زراعی                  Emmer                       T. dicoccum schubi

لخت – زراعی                     Makaroni Wheat           T. durum Docf

لخت – زراعی                     Rivci Wheat                T. mrgidiom L .

لخت -  زراعی                    Khorasan Wheat          T. wranicum jakubz .

لخت – زراعی                    Polish Wheat                 =(T. oricniai pere )

لخت – زراعی                    Persian Wheat               T. polonicum  vav

 

 

ü     گروه هگزاپلوئیدی  (  (     2n = 42

 

لخت – زراعی                   Commun wheat              T. vulgare

لخت – زراعی                   Club wheat

لخت – زراعی                   Shot wheat

پوشیده – زراعی                Spelt

پوشیده – زراعی                Rivet wheat

پوشیده – زراعی                Khorasan wheat